X

ورود به پایگاه خبری طوفان زرد

7 بهمن 1396, 13:32
کد خبر: 25719
خبرنگار: HSH
نظرات: 9

ما فردای هر بازی با شما هستیم

قسمت بیست و یکم؛ منصورِ خوش قدم؟!... سلام هوادار!

قسمت بیست و یکم؛ منصورِ خوش قدم؟!... سلام هوادار! قسمت بیست و یکم؛ منصورِ خوش قدم؟!... سلام هوادار!
نمی دانم تا به کی باید از تلخی ها گفت... اما می دانم این اولین سلام هواداریست که آغازش با یاد کاپیتان هایمان عجین می شود...
جای خالی کاپیتان هایی که برای خودشان ستون سپاهان شده بودند و اینک با نبودشان چیزی نمانده که پس از لرزش های طولانی مدت فرو بریزد، نه...! فرو بریزیم!
آری هیچ گاه فرو نریختیم مگر زمانی که پایه های طلایی روزهایمان فرو ریخت...!
ای کاش بزرگترهایمان بازگردند... ای کاش محرم باز گردد تا دوباره "اسطوره طلایی ها" جان تازه بگیرد و دقایق 4 بازی ها دلمان گرم بودنش باشد نه آنکه به فکر فرو برویم که اینک از کجای اندیشه های خودی هایمان خواهیم خورد!
از محرم که بگویم شاید تلخی لحظه ها به ناپایدار ترینِ ممکن اش برسد... چراکه نه میتوانیم لبخند تلخ بزنیم از آن روزها و نه می توانیم اشک تلخ بریزیم بر این نبودن ها...
محرمی که ای کاش نویدی می آورد برای بودنش...
کاناوارو... کاناورویی که هرچه می گذرد بودنش بیشتر به چشمانمان می آید... یک هادی بود و یک دفاع... هرچند گفتنی نیست حرمتی که بر طلای لباس طلایی تان قائل بودید... ای کاش جوانانِ تازه ی مان هم به حرمت پیشکسوتانمان که افتخارها آوردند؛ احترام تنها طلایی لیگمان را می دانستند...
شاید اگر احسان به این زودی ها نمی رفت، غمِ نبودِ سه کاپیتانِ همیشه طلایی مان، حالمان را به بدیِ حالِ این روزهایمان نمی کشاند... اگر احسان می دانست هواداران چه بی اندازه خواهان حضورِ بی اندازه اش در سپاهانِ عزیزمان هستند؛ به حتم می گویم؛ رفتن را که هیچ اما فکرِ به رفتن را هم به لحظه هایش وارد نمی کرد...
و متاسفانه با نبود سه پایه ی همیشه پایه، برای تیممان اینک به جای دعا برای قهرمانی و هتریک های قهرمانیمان، دستمان به التماسِ سقوط نکردن بند است...
ای کاش بیایید... هواداران منتظرند...!
غیرتتان هرگز فراموش نمی شود... هواداران دلشان گرمِ سایه ی تان بود که رفتید... پس بدانید: شایسته نبود هوادارانِ طلاییِ تکرار نشدنی، اینگونه تنها بمانند...
سپاهانمان ساکت تر از همیشه شده است و بر عکس گذشته اش گویا ساکت پر افتخاری که روزی بر لبان هواداران نقشِ دلگرمی و آرامش بسته بود باید پرونده اش بسته شود...
خواسته ای که هواداران برای ایجاد امنیت و آرامش تیمشان در جدولِ سرنوشتِ لیگ برتر داشتند... از ساکت تا رحیمی...!
هوادارانِ همیشه دلسوز سپاهان، خواستار تغییرات اساسی و موثر شده بودند... آن هایی به قطع یقین حواسشان هست به شایستگی تیم شایسته شان...!
نمی دانم هوادار چرا نمی شود که نمی شود آنچه که شدنی تر از هر چیز است...
حتی این دو گزینه هم که نباشد، عجیب خورشید اصفهان کمتر آفتابی می شود... خورشیدی که زاده ی مهر بود...!
خورشیدی که دردِ دل هواداری مان را عجیب منعکس می کرد... یک روز می سوزاند و یک روز پشت ابرها، خستگی اش را در می کرد...
دردِ بی درمانمان چه تلخ ماندگار شده است در لحظه هایی که آمده بودیم که خودمان باشیم... یک تیم تماما قهرمان...
اما تنها چیزی که جایش خالیست در واقعیت و حتی رویاهایمان؛ همان واژه نام آشنای قهرمانی است...
آمدیم و از مدیرعامل و سرمربی هایمان زدیم برای روزهای خوشمان و به قول گزارشگر اصفهانی: تغییرات بنیادی می خواهد این سپاهان اصفهان...!
هفته آینده با پرسپولیس به تقابل خواهیم نشست... شاید تنها هفته ایست که پس از مدت ها هیچ دل نگرانی و هیجانی برایش نداریم الا سقوط نکردنمان...!
عملیات نجات آغاز شد ولی هرگز نفهمیدیم سوختنمان با وجود این همه تلاش و تغییر از کجا نشات می گرفت...!
سپاهان روزی به اوج خودش باز خواهد گشت در این چرخ و فلک روزگار اما هرگز یادش نخواهد رفت چه کسانی بر زبانه های آتش افزودند...
هواداران اینک، تمامِ قدرت سپاهانند... به حرفشان گوش دهیم... آن ها بیش از هر کس صلاح تیم زخمی مان را می دانند...
بیاییم آخرین پایه ی سپاهان را حفظ کنیم... هواداران ناراضی اند؛ آن ها را دریابید...!
در تقابل فولادین های لیگ، فولاد مبارکه نمی توانست بشکند... ای کاش این شکستِ ناگهانی شان، تلنگری باشد برای بازگشت...
نمی توان سکوت کرد؛ نمی توان هواداری را آرام کرد که دغدغه اش نبود ثبات در تیم اش است... نباید به نابودی عادت کرد به نبودن ها نیز، هوادار نیامد برای مشاهده ی نابودی ها... آمد برای تماشای ساخته های حضورش...!
هوادارانمان بهترین های جهان اند... برای بهترین ها، به بهترین شکل ممکن، بهترین باشیم...!
سپاهان می تواند قهرمان باشد به شرط آنکه فرصتی که طلایی دلان می دهند را طلایی پوشان به آتش نکشند...!
ای کاش ناامید ترین حرف ها تنها سهمِ بیست و یکمین سلام هوادارمان بشود...
در نومیدی بسی امید است...
پایان شب سیه سپید است...
و پایان قسمت 21 سلام هوادار... ای کاش آخرین سلام هواداری باشد که بوی تلخ سقوط می دهد...
ای کاش گشایشی شود در این کاش هایمان... گشایشی مثل "آمدن"... و شاید "رفتن"...!
سپاهان باز خواهد گشت؛ شما چه می اندیشید؟!
همه ی طلایی ها، چشم انتظار اندیشه های ابراهیم زاده...
به امید آنکه نصرتِ وعده داده شده، فاتحِ شکستِ طلسم هایمان بشود... منصورِ خوش قدم؟!... نمیدانیم... !
شاید عملیات نجاتِ منصور و یارانش بتواند سپاهانِ نصف جهانمان را از منجلاب سقوط رهایی بخشد...
مدیر عاملمان کدام ناجی مدبر است؟!
آیا تنها دردمان همان است؟... ای کاش به همین خلاصه شود...
به امید پیروزی نجات بخش مان در برابر سرخپوشان تهرانی...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!
قسمت بیست و یکم؛ منصورِ خوش قدم؟!... سلام هوادار!
نظرات کاربران
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
آخرین ها