X

ورود به پایگاه خبری طوفان زرد

29 بهمن 1394, 22:04
کد خبر: 15197
خبرنگار: majidsad
نظرات: 43

سپاهان یک ريکاوري اساسي می خواهد

ابراهيم‌زاده: مربي، بازيکن و مديريت همه به يک اندازه مقصرند

ابراهيم‌زاده: مربي، بازيکن و مديريت همه به يک اندازه مقصرند ابراهيم‌زاده: مربي، بازيکن و مديريت همه به يک اندازه مقصرند
مربي سابق سپاهان که فصل گذشته يکي از کانديداهاي سرمربيگري اين تيم بود، عقيده دارد، سپاهان اگر اين روزها نتيجه نمي‌گيرد فقط مربي و بازيکن مقصر نيستند بلکه باشگاه با چالش‌هاي زيادي مواجه است. منصور ابراهيم‌زاده مي‌گويد باشگاه بايد براي رفع مشکلات و خروج از بحران يک برنامه اساسي را اجرا کند.

سپاهان اين روزها ديگر آن فروغ گذشته را ندارد.
خب اين چند علت دارد متاسفانه سپاهان اين روزها با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم مي‌کند. از بازيکن گرفته تا بحث باشگاه‌داري و نيز سکوهاي هواداران که بايد يک فکر اساسي براي همه‌چيز بکنند.

يعني اين نتيجه نگرفتن‌ها چند علت دارد؟
بله. علل زيادي دارد.

در اين خصوص بيشتر توضيح مي‌دهيد؟
ببينيد اولين علت نتيجه نگرفتن مسن بودن تيم است. متاسفانه بين ميانگين سني تيم هيچ تعادلي وجود ندارد.

يعني بازيکنان باتجربه ديگر سودي ندارند؟
نه اينکه سودي نداشته باشند ولي همه‌چيز تجربه نيست شما نيروي جواني‌ هم احتياج داريد و بايد اين موضوع بالانس باشد. ببينيد من نمي‌خواهم ايرادي به بازيکنان بالاي 30 سال بگيرم ولي چنين بازيکناني نبايد در کنار جوان زير 21 سال بازي کنند شما بايد از مخلوطي از جوانان زير 21 سال، جوانان باتجربه 24 تا 40 سال و بازيکنان با تجربه و مسن 30 سال به بالا استفاده بکنيد. الان تيم ملي بازيکن بالاي 30 سال دارد و کلي بازيکن زير 30 سال که همگوني ندارند.

بحث مشکلات مالي چه؟ سپاهان که هميشه از آن به عنوان يک تيم متمول نام برده مي‌شد حالا با اعتصاب بازيکنان مواجه شده.
بله متاسفانه درست است. در کنار مسن بودن و عدم بالانس سني تيم، ‌مشکل مالي هم وجود دارد. همين باعث مي‌شود که تيم نتواند تمرکز و آرامش داشته باشد و نتيجه لازم را نگيرد.

مشکلات درون‌تيمي و بازيکن‌سالاري را تاييد مي‌کنيد؟
بله متاسفانه بازيکن‌سالاري هم وجود دارد ولي اين موضوع به مربي و بازيکنان محدود نمي‌شود بلکه مدير باشگاه هم بايد قدرت برخورد با اين موضوع را داشته باشد که متاسفانه ندارد و نمي‌تواند اين تعامل را بين بازيکن و مربي ايجاد کند. وقتي تيم با مشکلات درون باشگاهي مواجه باشد چنين چيزهايي طبيعي است.

سپاهان سال‌ها به لحاظ مديريت يک ثبات خوبي داشت خصوصا در حضور 10 ساله آقاي ساکت ولي بعد ايشان 4 مديرعامل عوض کرده‌ايد و ديگر آن ثبات را نداريد؟
بله من هم موافق هستم. متاسفانه ديگر آن ثبات مديريتي را شاهد نيستيم يکي از علل نتيجه‌‌نگرفتن‌ها همين عدم ثبات مديريتي است.

استيماچ چقدر در نتايج مقصر است؟
خب مربي جديد که مي‌آيد بايد به او زمان لازم داده شود. استيماچ با جو تيم آشنا نبوده و تا بخواهد با تيم آشنا شود و نيز بتواند با مشکلات مبارزه کند بايد به او زمان داد. استمياچ تنها با بحث فني مواجه نيست بلکه بايد با مشکلات روحي رواني تيم هم مبارزه کند. او کار سختي دارد ولي در کسب نتايج ضعيف او هم به اندازه خودش مقصر است.

چرا؟ اندازه خودش چقدر است؟
ببينيد او در نيم‌فصل به لحاظ فني چند بازيکن جديد جذب کرد اما هنوز نتوانسته نتيجه لازم را بگيرد. بنابراين او زياد موفق نبوده هرچند که باز هم بايد به او زمان داد.

با رفتن فرکي موافق بوديد؟ اصلا فلسفه عوض کردن ايشان چه بود؟
ببينيد آقاي فرکي خودشان آن زمان تصميم گرفتند که بروند چون طبق حرف خودشان بيان شد که صلاح نيست ديگر در اين شرايط بماند. فشار ‌آن موقع روي ايشان زياد بود. اما بحث فلسفه عوض کردن مربي چيست؟ اگر ايشان ضعيف کار کرده بودند بايد عوض مي‌شدند ولي تيم آقاي فرکي سوم جدول بود و نتايج خوبي گرفته بود، پس استيماچ بايد بعد از او تيم را بين دو تيم اول قرار مي‌د‌اد چون انتظارات اين بود و فلسفه عوض کردن مربي که تيمش سوم جدول بوده اين است. ولي بعد از استيماچ تيم ضعيف‌تر نتيجه گرفته است. پس بايد شما برويد دنبال مسايل ديگر چون مربي مقصر نبوده است. بايد کارشناسي کنيد دليل تعويض مربي چه بوده است.

بحث بازيکن سالاري نيست؛ فرکي به خاطر فشار بازيکني مثل نويدکيا جدا شد چون فشار سکوها بابت بازي دادن او زياد بود؟
ببينيد يک سري بازيکنان در يک سري باشگاه‌ها نقش محوري دارند بنابراين بايد مديريت و سرمربي راه کار با آنها را بلد باشند. از سوي ديگر چنين بازيکناني رقم قراردادشان بالا است. اگر شما بخواهيد آ‌نها را بيرون کنيد باشگاه ضرر مي‌کند. بنابراين زور مديريت به سرمربي مي‌رسد و او را برکنار مي‌کنند. متاسفانه اين مشکل تنها در سپاهان نيست بلکه همه‌جا وجود دارد.

يعني محرم نويدکيا و عقيلي مقصر هستند؟
هر دو بازيکن فوق خيلي براي تيم زحمت کشيده‌اند و از تاثيرگذارترين‌ها بودند بنابراين باشگاه بايد يک تعامل خوب با آنها ايجاد کند و به نوعي از آنها مراقبت کند تا چنين مسايلي به وجود نيايد. بنابراين آنها به تنهايي مقصر نيستند بلکه فشار سکو و عدم نتيجه گرفتن باعث مي‌شود که آنها به عنوان نماد اعتراض مطرح شوند.

پس يک جورايي مديريت هم به اندازه بازيکنان و مربي مقصر است؟
بله آنها هم مقصر هستند ولي بايد ببينند معضل آنها چيست که به مشکل مي‌خورند که فکر مي‌کنند عمده مشکل آنها مشکل مالي باشد که تمام تمرکز مديريت را بر هم مي‌زند.

بحث مسن بودن بازيکنان جوان شد. سپاهان ديگر مثل گذشته بازيکن‌سازي نمي‌کند؟
چرا اتفاقا بازيکن‌سازي مي‌کند بازيکناني مثل کريمي، سالک، فاضلي و قائدرحمتي همه محصول مدرسه فوتبال و آکادمي سپاهان هستند ولي به آنها زياد بها داده نمي‌شود وکمتر به بازي گرفته مي‌شوند. بايد به آنها بيشتر بازي داده شود. به نوعي بايد شانس آنها بيشتر شود و به آنها اطمينان کرد البته من به تفکر مربي احترام مي‌گذارم چرا که هر کسي يک سليقه دارد. اما همان بحث بالانس هم وجود دارد.

يعني جذب بازيکن هم خوب نبوده؟
اين هم مي‌تواند دخيل باشد ولي مربي براساس سليقه خود بازيکن جذب مي‌کند. بنابراين نمي‌شود به اين راحتي در اين خصوص صحبت کرد. اما سپاهان اگر مي‌خواهد همان تيم سابق شود بايد يک ريکاوري اساسي کند.

سکوها چقدر مقصر هستند؟
تماشاگر انتظار دارد تيمش نتيجه بگيرد و حق مسلم آنها است ولي بايد در اين شرايط صبور باشند و به باشگاه کمک کنند نه اينکه عليه مربي و بازيکن و باشگاه موضع بگيرند. توانايي بازيکنان تيم بالاست؛ بايد به آنها فرصت داده شود و يک جورايي آنها مدير تيم شوند و تماشاگران هم بايد به آنها اعتماد کنند.
نظرات کاربران
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
آخرین ها