حدیث میلاد عشق
یلــــدا مبـــــارک...
ماه، دلداده خورشید است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و زمان کار خورشید روزهاست. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر خورشید ببندد و با او صحبت کند، اما همیشه در خواب میماند و روز فرا میرسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری میاندیشد و ستاره ای را اجیر میکند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار میکند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او میدهد. ماه به استقبال او میرود و راز دل میگوید و دلبری میکند و خورشید را از رفتن باز میدارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش میکنند و عاشقی پیشه میکنند و صبح دیر بر میآید و این شب، «یلدا» نام میگیرد. از آن زمان هر سال خورشید و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر میرسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.
یلدا در افسانهها و اسطورههای ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر میشود.
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم ، کنار هم بنشینیم ...
و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها...
یلدایتان رویایی ، محبتتان طوفانی و شبهایتان ستاره باران باد...