احسان حاجصفی شاید مثل کریم انصاریفرد
سوداگری ناموفقی که به امتحانش میارزید


وضعیت نه چندان مساعد احسان حاجصفی به لحاظ فردی و تیمی در فوتبال آلمان ممکن است تردیدها را درباره درستی تصمیم او برای ترک سپاهان به مقصد تیمی نه چندان مطرح بیشتر کند اما برای قضاوت درباره موفقیت یا ناکامی این بازیکن در فوتبال اروپا هنوز خیلی زود است.
به گزارش طوفان زرد و به نقل از خبرگزای ایمنا، طلسم لژیونر نشدن احسان حاجصفی بالاخره امسال با پیوستن او به افاسفاو فرانکفورت شکست اما این طلسمشکنی کمتر کسی را هیجانزده کرد زیرا رفتن به سطح دوم فوتبال آلمان اگر برای یک بازیکن معمولی یا جوان اتفاق جالبی باشد برای ملیپوش باسابقهای که یکی از بهترینهای چندین سال اخیر فوتبال ایران بوده است و در زمان جدایی نیز ستاره بیچون و چرای لیگ برتر به حساب میآمد حادثه هیجانانگیزی محسوب نمیشد و نه تنها کسی را ذوقزده نکرد که حتی بسیاری معتقد بودند که تیم دوم شهر فرانکفورت در کلاس ملیپوش ایرانی نیست. با این حال، برای احسان که به تدریج به دوره میانسالی فوتبالش نزدیک میشد شاید افاسفاو فرانکفورت آخرین فرصت برای تحقق بخشیدن به رویای حضور در فوتبال اروپا بود زیرا هرچه نباشد بوندسلیگای 2 نسبت به لیگ برتر ایران به بوندسلیگای یک و سایر لیگهای معتبر اروپایی نزدیکتر است و میتواند دروازه ورود به آنها باشد.
اما اوضاع حتی در این تیم معمولی هم برای احسان خوب پیش نرفت. از ارزش بازار ملیپوش ایرانی پس از پیوستن به افاسفاو به شکل چشمگیری کاسته شد و او که در بدو ورود با اختلاف، گرانقیمتترین بازیکن این تیم بود اکنون در سطح بسیاری دیگری از همبازیانش قیمتگذاری شده است.
سقوط چشمگیر ارزش بازار تنها اتفاق ناخوشایندی نیست که پس از لژیونر شدن برای حاجصفی افتاده است که او به لحاظ تیمی هم در وضعیت بدی به سر میبرد زیرا تنها 2 هفته مانده به پایان رقابتهای این فصل از بوندسلیگای 2، فرانکفورت با قرار داشتن در رده شانزدهم جدول 18 تیمی حتی خطر سقوط به بوندسلیگای سه را احساس میکند و این کابوسی تمامعیار برای بازیکنی محسوب میشود که خودش را متعلق به سطح اول فوتبال آلمان میداند.
از این نظر شاید بتوان وضعیت حاجصفی را با شرایط کریم انصاریفرد مقایسه کرد. مهاجم تیم ملی پس از حرف و حدیثهای زیادی که درباره لژیونر شدنش وجود داشت سر از تیم اوساسونا در دسته دوم اسپانیا در آورد و در همین تیم نه چندان مطرح هم فصل کاملاً ناموفقی را پشت سر گذاشت اما درست در روزهایی که تصور میشد این بازیکن دست از پا درازتر به لیگ برتر بازخواهد گشت او سر از پانیونیوس در آورد. نه اسم این تیم را تا قبل از آن کمتر فوتبالدوستی در ایران شنیده بود و نه لیگ یونان را با وجود اعتبار نسبی که در اروپا دارد میتوان در زمره لیگهای خیلی جذاب دستهبندی کرد. با وجود این شروع به نسبت ناامیدکننده اما انصاریفرد اینک در پایان فصل درخشانی که در پانیونیوس پشت سر گذاشته است نه تنها دیگر کنایهای بابت وضعیتش در فوتبال اروپا نمیشنود که آینده روشنی را در قاره سبز پیش روی خود میبیند و با وجود افت شدید قیمتش در بازار نسبت زمان بازی دربازی در جام جهانی میتوان او را در کنار سردار آزمون و علیرضا جهانبخش یکی از سه لژیونر موفق حال حاضر فوتبال ایران دانست.
بعید نیست که ادامه مسیر اروپایی حاجصفی هم شبیه راه پشت سر گذاشته انصاریفرد باشد. یعنی همانطور که کریم پس از تجربه حضور در سطح دوم یک کشور تراز اول در فوتبال اروپا (لیگا آدلانته) به سطح اول کشوری کمتر مدعی (سوپرلیگ یونان) رسید این احتمال وجود دارد که حاجصفی هم از بوندسلیگای دوی آلمان به سطح اول یکی از 2 کشور بلژیک یا اتریش برود.
اگرچه لژیونر شدن احسان تا این لحظه هم برای سپاهان و هم برای خود او تبعات تلخی داشته است اما با این وجود هنوز نمیتوان تصمیم او به رفتن را از اساس غلط ارزیابی کرد. هرچه نباشد احسان سودای بازی در قلب فوتبال اروپا را داشت. این سوداگری هرچقدر هم که تبعات دردناکی داشته باشد اما به امتحان کردنش میارزید زیرا دوران حرفهای برای یک فوتبالیست فقط یک بار است و پس از آنکه تمام شد دیگر هرگز تکرار نمیشود، پس همان بهتر که هر آنچه ممکن است را تجربه کرد.