جام ملت های اروپا 2016
تحلیل فنی چند بازی یورو ۲۰۱۶
به گزارش پایگاه خبری طوفان زرد، در ادامه تحلیل های فنی سایت نود از رقابتهای یورو ۲۰۱۶، امروز چند بازی انجام شده در یورو را به صورت فنی بررسی می کنیم.
اولین تحلیل مربوط به بازی انگلیس- ولز است که با نتیجه دو بر یک به سود انگلیس به پایان رسید.
تحلیل بازی انگلیس - ولز :
نیمه اول:
انگلیس با ترکیب ۴،۳.۳ و تیم ولز با سیستم ۴،۴.۲ و در حالت دفاعی هر سمت که توپ بود هافبک کناری در خط دفاعی قرار میگرفت و در زمانهایی هم ۶،۳.۱ می شدند.
انگلیس با پا به توپ های سرعتی از جناحین و ارسالهای بلند از اول فشار را روی دروازه حریف پیاده کرد و چون در دو تیم از یک نوع شیوه سنتی یعنی قدرت در ضربات سر وجود دارد ، این شیوه برای انگلیس ثمر ساز نشد. با این حال سرعت وینگرها انگلیس در پا به توپ شدن در جناحین ، بخصوص رحیم استرلينگ باعث شد ولز کاملا در لاک دفاعی فرو رود و انگلیس از این فرصت استفاده کردند و منطفه پشت ۱۸ قدم حریف را احاطه کردند ولی بخاطر فشردگی تیم ولز در مرکز ، انگلیس نتوانست از قلب دفاع حریف نفوذ کند و در مقابل تیم ولز بیشتر روی سرعت گرت بیل حساب باز کرده بود و تاکتیک آنها در نهایت بردن توپ به جناحین و ارسال خلاصه می شد . انگلیس با پرس در زمین حریف زیاد فرصت بازی سازی به ولز نداد و تک گل ولز از روی ضربات ایستگاهی بدست آمد که دروازبان انگلیس روی این گل کمی بد کار کرد. ولز باید خط دفاع خود را بالاتر بیاورد چون احتمال پنالتی دادن برای آنها زیاد است و داور آلمانی هم دو پنالتی را ندید.
نیمه دوم :
انگلیس درابتدا شروع نیمه دوم دو مهاجم خود را تعویض کرد و با توجه به خصوصیات فردی استوریج در حرکات ترکیبی و همچنین توانای او در منطقه جریمه ،نشان داد که مربی انگلیس تاکتیک با پاسهای ترکیبی - سرعتی در محوطه جریمه تیم ولز را هدف قرار خواهد داد و در ادامه انگلیس توپ را بیشتر در وسط زمین به گردش در آورد و باعث شد تیم ولز بازتر بازی کنند و آنها هم با در اختیار گرفتن توپ خود را به دروازه انگلیس نزدیک کنند و یکی دو موقعیت هم بدست بیاورند و بلعکس هم انگلیس از این فرصت بیشتر بهره برد ( باز شدن دفاع فشرده تیم ولز ) و می توانست صاحب گل شود و این زنگ خطری شد برای ولز که مجددا به لاک دفاعی کامل برگشتند و با ۶ مدافع در منطقه جریمه خود جاگیری کرده بودند و با تک مهاجم خود گرت بیل فقط در صدد ضد حمله بوسیله پاسهای بلند پشت مدافعان در جناحین یا حرکت انفرادی او بودند. اشکال بزرگ تیم ولز در اواخر بازی عقب کشیدن تیم تا داخل منطقه جریمه خود بود و در لحظاتی بیش از ۱۵ بازیکن (هر دو تیم ) جلوی دروازه دیده می شد که باعث عدم دید دروازبان و همچنین اختلال در کار مدافعان میشد و احتمال خطا و دادن پنالتی در این مواقع زیاد است . انگلیس بعد از گل اول بازی را بیشتر به عمق دفاع ولز کشاند و گل دوم را از همین طریق و بواسطه شلوغی منطقه جریمه حریف بدست آورد و به نظر من اگر ولز دفاع تیمی را جلوتر میکشاند و انگلیس را به شیوه سنتی یعنی ارسالها از جناحین سوق می دادند ، با توجه به قدرت سر زنی خود شانس پیروزی و یا حداقل یک امتیاز را داشتند و در مقابل انگلیس که دیده بود از ارسالها ی بلند به گل نمی رسد با تغییر تاکتیک تهاجمی خود و تعویض های عالی بازی را به نفع خود تمام کرد.نکته جالب اینکه در بازی اول دربرابر روسیه در دقایق پایانی گل تساوی را خوردند و در این بازی در آخرین دقیقه وقت اضافی گل پیروزی را زدند و این پیام را برای فوتبال دوستان دارد که در فوتبال مدرن و سرعتی - قدرتی امروزی تا آخرین لحظه احتمال تغییر نتیجه وجود دارد .
تحلیل بازی آلمان - لهستان
این بازی با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید.
نیمه اول :
آلمان مثل همیشه با ۴،۲.۳،۱ و لهستان با ۴،۴.۲ و دو مهاجم بصورت پله ای حرکت می کردند. آلمان خیلی سریع با تسلط به زمین حریف و باز شدن در عرض زمین و پاسهای عرضی در صدد باز کردن خط دفاعی حریف بود که تیم لهستان با شیف شدن سریع هم فرصت دور زدن مدافعان خود را از آلمان گرفت و هم انسجام دفاعی را حفظ کرد و عمده حملات آلمان با اضافه شدن دفاع چپ خود یعنی هکتور انجام می شد و لی سمت راست آلمان کمتر فعال بود که آنهم بخاطر قدرت حرکتی و پا به توپ هافبک چپ (گروشیسکی) لهستان است و آلمان توانست از این راه نقطه قوت لهستان را کنترل کند. خط هافبک آلمان در زمین حریف پاسهای بلند قطری رو به جلو می دادند که این یک روش برای خنثی کردن تله آفساید است. آلمان سعی می کرد با پاسهای عرضی - عمقی برای خود موقعیت شوت بوجود آورد که با شیف شدن عرضی - طولی لهستان به در بسته خوردند. تیم لهستان در ضد حملات خوب کار کردند و توپ ها برای لواندفسکی ارسال می شود و او با حفظ توپ بالا و تکنیک خوب به قلب دفاع آلمان می زد چون دفاع های کناری آلمان مخصوصا چپ خیلی جلو می کشید و همچنین لهستان روی ارسالهای تند و تیز از جناحین خطرناک است . کلا در نیمه اول لهستان در فکر کنترل کردن حریف بود که موفق هم عمل کردند و از طرف دیگر آلمان هرچند بازی را در اختیار داشت ولی سرعت بالا در چرخش توپ از آنها دیده نشد و این کار را برای دفاع تیمی لهستان آسانتر کرده بود.
نیمه دوم :
آلمان با همان سبک بازی را ادامه داد و این لهستان بود که در سوییچ کردن ( ازحالا دفاعی به تهاجمی) بسیار خوب کار کردن و دو تا موقعیت عالی را از دست دادند هر دوی آنها بخاطر جا موندن دفاع های کناری آلمان بود و آلمان برای چندین نوبت نتوانست جای خالی کارهای خود را درست پوشش بدهد. همیشه تیمی که در حال حمله منطقی است و فقط دفاع وسط های آنها در مرکز باقی میمانند ، احتمال اینکه اسیر ضد حمله یا حمله سریع از جناحین خود شود بسیار زیاد است و بهتر است همیشه با سه بازیکن آخرین خط دفاعی خود را آرایش بدهیم .آلمان با تعویض اول خود قدرت تهاجمی سمت چپ خود را بیشتر کرد و درصدد شد که مدافعان حریف را دور بزنند که روز عالی دفاع راست لهستان بود. آلمان در ادامه با تعویض دوم خود رو به استفاده از ارسالها و همچنین فضا سازی برای شوت زدن از ضربات برگشتی برنامه داشت و لهستان را تحت فشار گذاشت. در مجموع نیمه دوم بازی فنی تری از لحاظ تاکتیک گروهی و تیمی دیدیم و سرعت بازی و همچنین انتقال توپ لهستان از زمین خود تا منطقه جریمه آلمان در حملات سریع بسیار عالی بود ولی با توجه به قدرت تاکتیک و نظم تیمی آلمان، نتوانست این حملات را به کرات انجام دهند و نکته بارز بازی می توان به بازی با پای نویر پرداخت که به عنوان تقسیم کننده خوب در انتهای زمین آلمان جای گرفته بود (وظیفه دروازبان در فوتبال مدرن و کلاسیک). آلمان هنوز ترکیب اصلی خود را رو نکرده است و با داشتن نیمکت قوی توانایی تغییر شیوه در تمام زمان بازی را داراست و تیم لهستان هم نشان داد تیم یکدست و خوبی دارند.
تحليل بازی اسپانیا – ترکیه
این بازی با نتیجه سه بر صفر به سود اسپانیا به پایان رسید.
هر دو تیم در شروع با سیستم ۴،۳.۳ بازی را شروع کردند ولی در عمل تیم ترکیه ۴،۵.۱ بازی می کرد و خیلی زود مجبور شد در برابر پاسکاری های تک ضرب و ترکیبی اسپانیا به زمین خود برگردد و جلوی ۱۸ قدم خود به دفاع کردن بپردازند و تیم اسپانیا بیشتر با فشار از سمت چپ خود در ابتدا می خواست با دور زدن مدافعان به منطقه جریمه حریف نزدیک شود ولی با برتری عددی ترکیه در جناحین مواجه شد و برای همین با سانتر کردن برای مهاجم سر زن خود دفاع ترکیه را مجبور کرد جمع تر بازی کنند و نکته آموزشی در نحوه ارسالهای اسپانیا بدین صورت بود که آنها از لب خط اقدام به سانتر نمی کردند بلکه با پاس رو به عقب ارسالهای درونگرا ( منحنی ) انجام می دادند و فایده این نوع سانترها این است که اگر مهاجمی هم ضربه سر نزند توپ در چهارچوب ادامه مسیر می دهد و دروازبان باید واکنش نشان دهد و احتمال اشتباه برای او هم است. از دیگر نکات بازی عقب کشیدن زیاد دفاع تیمی ترکیه بود که در داخل ۱۸ قدم خود قرار داشتند و با این کار در آفساید گیری به مشکل می خورند و گل سوم را به همین دلیل دریافت کردند و در کل هر تیمی که در درون ۱۸ قدم خود دفاع کند، احتمال اینکه خطا پنالتی بدهند ویا اینکه اشتباه مدافعان زیاد شود و همچنین دید دروازبان در برابر شوت های ناگهانی کاملا بسته می شود و بهتر از در برابر تیم همچون اسپانیا که نیمی از بازیکنان آن قدرت بالای دریبل زدن و در برابر موقعیتهای تک به تک قدرت عبور کردن را دارند دفاع تیمی را به ۲۵ متری جلوی دروازه خودی ببریم. تیم ترکیه در نیمه اول با حملات کم تعداد و انفرادی در صدد رسیدن به دروازه حریف را داشت ولی موفق نبود و فاصله ای که بین خط تهاجمی و خط دفاعی آنها ایجاد می شد به اسپانیا در حملات سریع کمک می کرد .در مجموع برای بازی در برابر تیم اسپانیا باید با حفظ توپ بوسیله جابجای تیمی و پاسهای عمقی - عرضی ، فشار را کم کرد و حمله منطقه ای بهترین شیوه است و چون تیم اسپانیا در تکنیک فردی بسیار خوب هستند و شالوده تیم آنها اکثرا شاگردان آکادمی بارسلونا بوده اند و برای درگیری تک به تک قوی تر هستند و راه حل دیگر در برابر آنها بستن راههای پاس دادن آنها است نه درگیر شدن با نفر پا به توپ ، چون آنها عادت کرده اند توپ را برای زمان کمی در اختیار داشته باشند البته در منطقه ۱۸ قدم حریف از این قاعده تا حدودی مستثنی هستند. در اواخر بازی با تعویض های دل بوسکه مربی اسپانیا و کنترل کردن بازی ، به تیم ترکیه فرصت جلو آمدن تیمی را داد و آنها چند موقعیت بدست آوردند. در این بازی به راحتی تفاوت تکنیک بالا و آسان شدن کارهای تاکتیکی را در تیم اسپانیا نسبت به ترکیه شاهد بودیم.
تحلیل بازی ایتالیا - سوئد
این بازی با نتیجه یک بر صفر به سود ایتالیا به پایان رسید. ايتاليا همچون بازی قبل ۳،۵.۲ و سوئد با ۴،۴.۲ شروع کردند و با برگشتن ابراهیمویچ به مرکز زمین عملا سوئد با پنج هافبک بازی می کرد و این کار دفاع سه نفره ایتالیا را راحت تر کرده بود . در هر دونیمه بازی بیشتر در وسط زمین بود و توپ مدام در حال تبادل بین دو تیم ، یعنی هیچ کدام از دو تیم نمیتوانستند بیش از سه پاس مفید به یکدیگر بدهند و با پرس همدیگر ، فقط در انتظار استفاده از اشتباه تیم مقابل بودند.
نکته منفی در تیم سوئد برگشته بیش از اندازه ابراهیمویچ بود چون با توجه به قدرت فیزیکی و سر زنی او ، می بایست بیشتر در باکس (منطقه جریمه حریف) جاگیری می کرد و همچنین با توجه به اینکه محور حملات تیم سوئد همیشه به او ختم می شود ، حال اینکه خود او در صدد بازی سازی بر آمده بود و یک تداخل در کار خط هافبک تیمش بوجود می آورد و فشردگی وسط زمین را بیشتر کرده بود و یکی از راهی مقابله با پرس شدن حرکات سرعتی پا به توپ رو به جلو است که در آخرین دقیقه بازی تک مهاجم ایتالیا در برابر ۵ مدافع سوئد با این تاکتیک موفق به زدن گل پیروزی شد.
در مجموع بازی خیلی درگیرآنه ای بود و کمتر توپ روی دروازه های هر دو تیم دیده می شد و هر دو تیم برای خارج شدن از پرسینگ به توپهای بلند روی آورده بودند که عملا برای هیچکدام فایده ای نداشت غیر از آرام کردن جنگ در وسط میدان.
تحلیل بازی بلژیک - ایرلند
این بازی با نتیجه سه بر صفر به سود ایرلند به پایان رسید.
نیمه اول :
بلژیک بازی را با ۴،۲.۳،۱ شروع کرد و ایرلند هم با ۴،۴.۲ ولی دو مهاجم بصورت پله ای قرار میگرفتند . با توجه به اینکه بازی دوم برای هر دو تیم بود ( از بازی اول نتایج خوبی کسب نکرده بودند ) در ابتدا کمی محتاط بازی را شروع کردند و اصول حمله بلژیک بردن توپ به جناحین و ارسالهای بلند یا پاس کوتاه برای قطع کردن خط حمله خود ، ولی عمدا مشکل بلژیک عدم سرعت در به گردش درآوردن توپ در زمین حریف است و مکثی زیاد در نگه داشتن توپ ، که نظم دفاعی را به تیم حریف باز میگردانند. تیم ایرلند با پنج دفاع و چهار هافبک با شیف شدن موقعیت خاصی به بلژیک ندادند و با قرار دادن تک مهاجم در وسط زمین بیشتر برای ضد حمله یا حمله سریع برنامه داشتند و به محض دریافت توپ یک برنامه آنها ارسال مستقیم برای تک مهاجم خود بود که چون بوسیله دو تا سه مدافع بسته شده بود ، توپ ها مجددا به تیم بلژیک میرسید و فشار مضاعف و با این حساب برنامه دیگر آنها پا به توپ شدن رو به جلو ، تا بتوانند فشار را کمتر کنند و در این کار بیشتر موفق بودند و در کل تاکتیک تهاجمی ایرلند رسیدن به جناحین و ارسالهای بلند برای ضربات سر خلاصه میشد، در این نیمه بازی بیشتر در مرکز بود و هیچ تیمی برتری نمایانی نداشت و یک نکته منفی برای بلژیک دو تیکه شدن تیم در حالت حمله بود که اگر تیم سرعتی همچون انگلیس با آنها بازی کنند ، بطور جدی به مشکل میخورند.
نیمه دوم :
در این نیمه تیم ایرلند بیشتر تیم را جلو کشید و تیم بلژیک با یک حمله سریع به گل اول رسید، یعنی دقیقا آن حلقه گمشده که می تواند تیم بلژیک را متحول کند سرعت عمل که حتی نداشتن آن در بازی اول به تیم مسن ایتالیا اجازه می داد در برگشتها فرصت پیدا کردن نظم تیمی را داشته باشند.
و در ادامه تیم ایرلند به یک باره خیلی باز بازی کرد و در فضاهای بین خود فرصت حرکت بدون توپ را به حریف می دادند و حتی گل دوم بلژیک بخاطر حرکت نکردن خط هافبک ایرلند با هافبک پوششی حریف بدست آمد، ،که این نشان از عدم تمرکز در شیف شدن یا دفاع منطقه ای است . بعد از گل دوم بلژیک بیشتر در صدد کنترل بازی و بلز شدن نفرات و استفاده از کل عرض زمین و بیشتر میخواست ایرلند را برای جلو کشیدن تشویق کند و به این خواسته هم رسیدن و باز با یک ضد حمله سریع گل سوم را زدند و در نهایت ایرلند چون بازی را باخته بود بیشتر فشار آورد و توانست در دقایق پایانی چند ارسال هم روی دروازه حریف داشته باشد ، ولی کم تعداد بدون در حملات نمی توانست برای بلژیک خطر جدی در بر داشته باشد و بلژیک دیگر برای تهاجم اصرار نداشت و ترجیح میداد بازی با همین نتیجه پایان یابد و نکته اساسی برای بلژیک این است که اگر سرعت در حملات و بازی سازی سریع در جناحین بلژیک بوجود آید آنها برای هر تیمی خطرناک خواهند شد.
محمد رضا پرکاس - مربی فوتبال