ما فردای هر بازی با شما هستیم
قسمت نهم؛ اولین شبِ آرامش... سلام هوادار!
پس از پنجاه و شش روز حسرت بردهای لیگ برتری برای تیم طلایی مان، دیشب دوباره برایمان مثل روزهای پیروزی هایمان شده بود...
حس مان شادی است... حسی مثل اولین شب آرامش در وجودمان نهفته است و اندک اندک خاموشی لحظه هایمان را روشن می کند تا این بار آینده برایمان فروغی تازه تر از گذشته پیدا کند... فروغی از اندیشه های یک شخض کرواتی...!
پس از تمام تلخی ها و نگفتن ها، حرفی های زیادی برای گفتن هست... حرف هایی از جنس "یا علی" گفتن...
برخیزیدنمان از پستی های جدولِ سرنوشت برای صعود پنج پله ای!
یادمان نمی رود با چه حالی و با چه شرمساری ای از لحظه ها و اتفاقات دیشب سپاهانمان در هفته های گذشته سلام هوادارمان را به پایان رساندیم و چه ناامید بودیم برای بازگشت دوباره در این هفته های پر از ظلمات...
اما دیشب در تمام هیاهوی ماه، این خورشید لیگ مان بود که پرتوهایش جانِ دوباره بخشید تا سکوهای سپاهانی برای حمایت از شیرمان دوباره برای راه پیشِ رو راه شیری را انتخاب کنند... آن هم در پرتوی خورشید همیشه طلایی...
خورشید همیشه پشت ابر نماند و تابید حتی در شب مهتابی نقش جهان...!
شاگردان کرانچار ترجیح دادند در سایه بد شانسی های همیشه حاضر و سهیم بودن داوری در بازی های اصطلاحا جوان مردانه، هم چنان سیاه جامگان در حسرت هفتاد روزه ی خود بماند تا سیاهی شب نقش جهان برایشان یادآور هیبت سپاهان شود... تا بدانند که یک سپاهان است و یک شکوه و یک اصفهان...!
حضور پر ثمر میرزایی، ثاقبی و نویدکیا روح تازه ای به خط حمله و میانی مان داد و فرصتهای بهتری برای تحت فشار قرار دادن سیاه جامگان نصیبمان کرد تا در شب طلایی نصف جهان، میرزایی و علی محمدی اهدا کنندگان آرامش از دست رفته مان شوند...
آرامشی طوفانی...!
همه چیز از دقیقه 65 با ارسال کرنر از سوی پاپی به جلال الدین علی محمدی شروع شد تا دوباره در دقایق نسبتا پایانی یک ارسال طلایی شکل جدیت و شادمانی به مستطیل سبز استادیوم نقش جهان دهد... یک نور امید...
چراکه جلال، در ۴ مصاف از ۶ مصاف اخیر سپاهان مقابل تیم های مشهدی موفق به گلزنی شده و در حال حاضر با ۳ گل بهترین گلزن سپاهان در لیگ هفدهم است...
در همین حوالی، روزنه های امید برای به ثمر رسیدن گل دوم سپاهانی ها نمایان شد تا با هجوم همه جانبه ی شاگردان میثاقیان، همچنان فرصت خوبی برای ضدحمله در اختیار میرزایی قرار بگیرد... تا رضای تیممان با رضایت، دوباره "فرصت طلب میدان" بشود...
و سجده ای کند از حال و هوای شکرگزاری اش...
این فرصت در حالی بود که حتی خروج 35 متری ناصری هم نتوانست مانع از گلزنی مهاجممان شود...
میرزایی توپ را از میانه میدان توسط شاهین ثاقبی در اختیار گرفته بود و بعد از دریبل دروازه بان سیاه جامگان در بیرون از محوطه جریمه، دروازه این تیم را برای بار دوم باز کرد...
هرچند فرصت های گل تمام فرصت های از دست رفته را به دست طوفان داد اما طوفان زردی ها در دقیقه 38 هم با ارسال ضربه ایستگاهی توسط علی کریمی و ضربه سر مروان حسین با اختلافی کم توپ را راهی اوت کردند تا یکی از خطرناک ترینِ موقعیت ها نام گیرد...
در دقیقه 55 این دیدار، فرار ساسان انصاری به محوطه جریمه با دخالت دروازه بان و مدافع سیاه جامگان با اعتقاد به پنالتی همراه شد هرچند پنالتی با شجاعتی بی معنا و نامربوط داوری نادرست اعلام شد... در پی همین قضاوت های ناعادلانه بود که ساسان انصاری کارت زردی بی جا از کاظمی گرفت تا در شادی پس از پایان بازی، همچنان توی ذوق مان بزند...
در کنار تمام اتفاقات میدان، چه آرامشی برای سنگربانمان ایجاد شد... با حضور رحیمی... اویی که در تمام حمله ها لحظه ای مکث نکرد و توانست در خط دفاع، مدافع مورد پسندی برای کادر فنی قرار گیرد... مدافعی که توانست سربلند از آزمون اعتماد کرانچار بیرون بیاید...
چه زیبا طلسم پیروزی های دوره ی میزبانیمان پس از 4 بازی شکسته شد تا پس از قرار گرفتنمان روی مدار بیقراری، هدیه ی این بازگشتِ دوباره، بشود "اولین شب آرامش"...
حالا در جریان گل های دیشب و کرانچارِ با احساسمان، فشار روانی از دوش شیر کم طاقتمان برداشته شد تا یک شب به تمام معنا، شیرین، تقدیم حضور طلایی تو شود...
تو... یار همیشگی لحظه هایمان...!
هوادار... تویی که پس از ضربه گل میرزایی به درستی و به وضوح از شادیِ پس از گل رونمایی کردی در پیکسل خاطره ها... تا با افتخار هوادار تیمِ پر افتخارمان باشی...
حمایت کردم، کردی، کرد... کردیم تا صرف کنیم فعل خواستن را در جایگاه توانستن هایمان...
حضورت همیشگی بود...حضور پر از قدر تو همیشه بود... و... قدردانی هایمان همیشه برای حضورت بود... و بازی با کلمات نهایت به خاص بودن تو ختم می شود...
برای بودن پر از امیدواری و پیروزی، واژه ای برای نام گرفتنت ندارم جز هوادار...
دلشان گرم است... میدانیم هوای تیممان را خوب داری در سکوی هواداری...
ما تار و پود قلبمان طلایی است و همین یعنی اعتماد دوباره ... یعنی حضور دوباره...
همچنان طوفانی در سر تا سر ایران حاضریم برای وزیدن حمایت هایمان در جان شیر غرشین سپاهان...
به امید پیروزی دیگری برای طلایی پوشان در برابر گسترش فولاد تبریز...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!