ما فردای هر بازی با شما هستیم
قسمت یازدهم؛ طلسم شدگانِ طلایی... سلام هوادار!
چندی امیدی باقی مانده بود امیدی که به ناامیدیش فکر هم نمیکردیم چه برسد به آنکه به کل ناامید شویم...
اما حالا پس از گذشت ۱۱ هفته و دیدار های متوالی؛ امیدها رنگ کذب بودن را به خودشان میگیرند تا ما را در گودال ناامیدی مستطیل سبز رها کنند... گودالی با خطر مرگ تدریجی رویای طلایی مان!
موقعیت هایی که به راحتی آب خوردن از دستانمان رفت تا حمله ها از ما باشد و پیروزی از حریف تهرانی مان!
هرچه شانس ها و اندک امیدها در اردوی بانوان سپاهانی چادر پیروزی بر پا کرده است؛ خبرهای خوشی از اردوگاه شاگردان کرانچار نمیرسد...
گویی مهمان این فصل لیگ مان؛ طلسم است... و اینک از بازیکنانمان نمادی ساخته از طلسم شدگان طلایی!
زرد بی دقت اینک طلسمی بیش نیست در مقابل حریفانش... دروازه و پاهای طلایی، طلسمی مطلق شده اند ولو در بهترین بازی کردن هایمان...
اینک خوب میدانیم حتی اگر حمله کنی تا گل نزنی پیروز میدان نخواهی شد اما نمیدانیم روی چه مداری از گسلِ نقش جهان ایستاده ایم که اینک دلخوشیِ رکورد میزبان بدون باخت نقش جهانیمان را هم در بازی دیشب از دست دادیم...
دیشب یک تصادف به تمام معنا بود... تصادف شکننده مان با پیکان...!
میتوانم حدس بزنم به چه اندازه دلت گرم این بازی بود و به چه اندازه دلت خوش برای پیروزی دوباره طلایی هایمان بود... در فوتبالی که می دانیم بی رحمی اش دامان مان را فراگرفته است...
و چه سخت میگذرد؛ نگه داشتن باورمان به سرمربی کرواتِ با اندیشه سپاهانمان...
میدانم با چه هیاهویی و با چه دلِ تلخ کامی فریاد شکایت هایت را در سراسر نقش جهان سر دادی...
از فریاد بی غیرتی بودن هایی که به نظر موج زدن را هم رد کرده و چندی است همیشگی شده است...
وقتی هرای گله مندی ات به بازی پایان داد؛ به اوج نارضایتی ات می توان پی برد...
تویی که صبوریت زبان زد است هوادار...
اما بیاییم به معنای واقعی هوادار بمانیم... مایی که میدانیم در روز قهرمانی همه دنیا برای تیممان هوادار می شوند...
هوادار یعنی تو... تویی که حتی در تلخ ترین لحظه ها شیرین ترین بودن ها را برایمان به ارمغان می آوری...
تو باید باشی تا تمام دنیا معنای بودن را از تاریخچه ی لغت نامه ی هواداریمان بیابند... از حضور بی همتایتان...
سپاهان اینک پس از جبران از دست رفته ها؛ در کمال ناباوری در وقت اضافه شکست خورد پس از حمله های بی انتها تا پس از خاطره خوشمان در فولادشهر خوش یمن و کولاک بی ثمر بازیکنانمان، در کنار حاشیه های لعنتی و اما سکوهای طلایی بازهم در مدار بیقراری باشد و اولین شب آرامش را در لحظه هایی که واقعا زرد بی دقت نمایان شدند محو کنند آنهایی که به معنای واقعی طلسم شدگان طلایی اند...
سرمربی مان می گوید: بازیکنانی که پاسخ خوبی ندهند حذف میشوند...
بازیکنانی معتقدند اگر نمی توانید خوب باشید بروید...
و همه این ها مهری است بر حق هایی که همگی از آن توست...
حق داری که شاکی بی فایدگی های بازی زیبایمان باشی...
شعار همیشگی فوتبالمان؛ نود دقیقه اعتماد است... و شعار همیشگی هواداریمان؛ یک فصل ایمان به اندیشه کرانچار مدبرمان است... کرانچاری که قهرمانی های به جای مانده از تدبیرهایش را هرگز از یادها نخواهیم برد...
حتی اگر نتیجه ای هم در پی این حمایت هایمان نباشد؛ ما هواداریم آن هم در معنای واقعی و صدای حمایتمان را تا سرتاسر جهان خواهیم رساند...
هوادار واقعی؛ ما هستیم... چراکه تا پای جانمان؛ پایِ سپاهانِ جانانمان خواهیم ماند...
هوادار واقعی طلایی؛ قلب و خونش را از تابش نور خورشید طلایی اصفهان وام گرفته است و اینک خودش در عین دارندگی؛ برازندگی اش را به رخ میکشد...
برای هوادار واقعی بودن؛ باید سپاهانی باشی... سپاهان یعنی اخلاق یعنی غیرت اصفهانی...
و هوادار... یعنی تو...
ما به همان امیدهای نسبتا کاذب هم دل میبندیم و به باورهایمان اما باوری داریم به وسعت اصفهانمان...
در دیدار با شاگردان گل محمدی؛ یاران همیشه طلایی خواهیم بود...
به امید پیروزی طلایی پوشان در تبریز...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!