ما فردای هر بازی با شما هستیم
قسمت چهاردهم؛ دقایقِ مرگ بار... سلام هوادار!
یک تساوی آن هم در دقایق پایانی از یک باخت تحت هر شرایطی تلخ تر است... تساوی آن هم در دقایق پایانی بازی بازهم برایمان از نام ویسی خاطره بد بر جای نهاد اما این بار در جایگاه یک رقیب...!
در شب پر ستاره نقش جهان در شبی که هفت هزار هوادار و چندین هزار تماشاگر میزبان خوزستانی ها بودند عجیب ستاره سهیل مان کم سو شد در این غوغای ظلماتی این دیدار...
تلخ ترین خداحافظی با هفته چهاردهم لیگ برتردر میان هفت هزار طلایی دل برگزار شد تا پایان سناریوی نیم فصل تنها در یک هفته ی باقی مانده برای اکران پر از انتقاد هواداران صورت بگیرد...
دیشب هواداران تا آخر خط نیم فصل را خواندند...
رکورد هایی که یکی پس از دیگری نابود شدند تا بدترین نیم فصل طلایی مان بشود...
پس از تمام امیدواری ها و در اوج ناامیدی ها هواداران با تلخ ترین شکل ممکن نقش جهان را ترک کردند و البته شعار هایی که دور از تصور نبود...
در تمام این بدشانسی هایی که گریبان گیر لحظه هایمان شده است تنها تساوی با طعم تلخ شکست را کم داشتیم تا بحران بیش از هر لحظه ای در باشگاه سپاهان بیداد کند...
در این استقبال در بحران، سپاهانِ جوانی آماده ی کسب تجربه شده است که سایه بزرگتر و با تجربه ای آنچنان بالای سر ندارد...
از آن روز که هادی و محرم و احسان رفتند دیگر طعم خوش پیروزی های متوالی برایمان از رویا هم فاصله گرفته و اینک یک فانتزی رویاییست...
در حوالی اردوگاهمان شکست ها در لباس تساوی ها رخ نمایی می کند....شکست هایی که چیزی نمانده پایه های اصالتمان را برهم زند... به قول سرمربی مان: در اشتباهات انفرادی!
البته که از وقت کشی های ویسی و شاگردانش تساوی اجباری دور از انتظار نیست...!
در کنار این اشتباهات فردی و وقت کشی های آبی های خوزستان که بازی اخلاقی را یک تنه زیر سوال بردند، هماهنگی های گروهی قابل تحسین است و نمی توان زیبایی گل جلال را قربانی اشتباهاتی از سر بی تجربگی کرد...
سپاهانی ها اما در همان دقایق ابتدایی بازی شروع به جنگیدن کردند...
همه چیز از دقیقه 2 بازی شروع شد... از همان زمان که ضربه حسین پاپی با پای چپ از کنار دروازه وحید شیخ ویسی عبور کرد، هیاهو تمام اصفهان را فرا گرفت...
پنج دقیقه بعد با ارسال کرنر و با ضربه سر علی کریمی روی دروازه استقلال خوزستان دوباره هیجان و امید مهمان قلبان طلایی شد تا پایان بازی از سر همین امیدواری ها، برایمان گران تمام شود...
در دقیقه دوازده... ضربه ایستگاهی خوب حکیم نصاری بازیکن استقلالی ها را صدقیان در یک حرکت عالی و بی نظیر به کرنر فرستاد تا دلبری جوان هایمان تکمیل شود...
همچنین در دقیقه بیستم ضربه فوق العاده پاپی به تیر دروازه خوزستانی ها برخورد کرد اما به زمین برگشت ...
پس از وی انصاری که اخیرا تنها دلخوشی هوادارانمان شده است با حرکتی زیبا به گوشه محوطه جریمه استقلال خوزستان رفت و توپ را به دهانه دروازه فرستاد تا امید به آخرین حد خودش برسد هرچند شاگردان کرانچار نتوانستند ضربه نهایی را بزنند... و باز هم موقعیت های از دست رفته و بی دقتی های گفتنی...!
تقابل حملات طلایی ها و ضد حملات آبی ها چنان شیرینی بر قلبانمان تزریق کرد که هواداران به الهام گل زنی مان در ثانیه پی بردند...
در نیمه اول انصاری و کریمی شانس های زیادی برای گل زنی داشتند اما یادمان نمی رود بدشانسی یار دیرین لحظه هایمان شده است...
در نیمه دوم نیز سپاهان تیم برتر میدان بود و با وجود شب بد مروان حسین، مهرداد محمدی اندکی از کم کاری او را جبران کرد تا بر قدرت حملات طلایی ها بیفزاید و در نهایت این تیم را به گل زنی برساند...
هرچند ثاقبی کوتاهی کرد در این چند بازی اخیر اما بازهم یک سپاهانی محسوب می شود و هواداران خوب می دانند سپاهان یعنی حمایت...!
در دقیقه 75 علی کریمی رهبر خط هافبک طلایی ها با حرکتی زیبا موقعیت فوق العاده ای را برای جلال علی محمدی خلق کرد تا سپاهان پیروز میدان بشود در این حرکت طلایی، علی محمدی 6 گله شد تا در یک قدمی صدر جدول گلزنان قرار بگیرد...
اما در میان این شادی پس از گل هرگز انتظار نداشتند که شاگردان ویسی تنها از یک فرصت طلایی امتیاز گل زنی بگیرند...
در دقایق همیشه مرگ بار برایمان، نامداری در تنها موقعیت گلزنی آبی ها در موقعیتی تک به تک گل تساوی را به ثمر رساند تا سپاهان تساوی با طعم تلخ شکست را هم در نقش جهان تجربه کند...
از لحظاتی که با تمام وجود حمایت کردی معنای هواداری رنگ و بوی تازه ای به خودش گرفت... از حضور پر شور تو در ورزشگاه و تشویق های مملو از یادآوری بودن هایت در عین بحران طلایی ها قابل تحسین و اما قابل تعظیم است...
هوادار سپاهان بودن با وجود تمام مشکلاتِ سکنا گزیده، شیرینی خاص خودش را دارد... شیرینی که در بدبخت ترین شرایط نمی توان با هوادار تیم های دیگر بودن معامله و حتی مقایسه کرد...
میدانم که چه بی اندازه اندوهگین از دست رفته هایمان بودی و به تو در پیشگاه حمایت هایت حق می دهیم اما بدان با وجود تو سخت ترین راه ها، هموار خواهد شد...
سپاهان تیم بزرگیست و تیم بزرگمان لایق هواداران بزرگی چون شماست...
بودنتان شیرین ترین "دوستان به جای ما" های معروف است...
سپاهان قدردان وجود بی منت شماست... و جوانانمان با وجود هوادارانمان بزرگان با تجربه تیم خواهند شد...
ما بازهم به یاران همیشه طلایی و جنگجویمان اعتماد میکنیم... پایه ی باورمان سست نیست چون سپاهانی بودن سست بودن را نمی پذیرد...
اما در کنار تمام حرف هایمان از شیرینی و حس خوب سخنان کرانچار نمی توان گذشت... سرمربی مان راه حل را پاک کردن صورت مسئله نمی داند او معتقد است استعفا نمی دهد بلکه اصلاح می کند و این مقاومت ها و همراهی هاست که مُهر سپاهانی بر قلبان یاران همیشه طلایی دیارمان میزند...
کرانچار می داند که ضعف انفرادی شایسته هماهنگی گروهی نیست برای همین در نیم فصل دوم لیگ برتر با تجدید نظر در پست های ضعیف و ناکارآمد منتظر طوفانی طلایی تر از زردیِ خورشید پاییزی هستیم...
اعتماد به طلایی پوشان هرگز از نام طلایی دلان پاک نشد...
به سپاهانی بودنمان تحت شرایطی که میخواهد باشد افتخار می کنیم و هرگز اجازه نمی دهیم خدشه به تیم سپاهانیمان وارد شود... سپاهانی بودنمان را در دنیای غیرتمان حفظ میکنیم...
با تمام افتخار: من یک سپاهانی هستم...
به امید پیروزی سپاهان پر افتخارمان برابر آبی های پایتخت...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!