برای نابغه ای که شخصیتش الگوست!

محرم نویدکیا که همیشه به نوعی و در هر جایگاهی صدای رسای سپاهان و هوادرانش بوده است شب گذشته با حضورش پس از هفت سال در برنامههای تلوزیون، بار دیگر با درایت و سخنان سنجیدهاش و این بار در جایگاه سرمربی، نبوغ شخصیتی اش را به رخ عرش تا فرش فوتبال ایران کشید.
در ابتدای سخنانش در یک جمله تامل برانگیز از واژه "سالم" استفاده کرد و گفت مشورت با افراد سالم و نظر قاطعانه همه آن ها بر قبول سرمربی گری اش موثر بوده است.
نویدکیا از فشار مضاعف در هفتههای ابتدایی لیگ میگوید، آنجا که دو باخت در پنج بازی را برای تیمی چون سپاهان غیر قابل هضم میداند و صبوری هوادارانش را باری سنگین بر روی شانههایش تحمل میکند. او حتی آرزوی انتقاد از خودش را از سوی هواداران میکند تا به این وسیله تا حدودی دین آنها را ادا کند. و چه اتفاق عجیبی است این طرز تفکر در لیگی که مربیان و بازیکنان مشغول آنفالو کردن و کری خوانی مجازی هستند!
نویدکیا در اولین سال تجربه مربی گری اش، به تمام مربیان تازه کار و حتی با سابقه ایران اینطور میآموزد که اتاق فکر باید با همدلی درون تیمی و همزمان با مدیریت قدرتمند اتفاق بیفتد نه در صفحات مجازی... و نه با کینه جویی!
او در جای دیگری میگوید: به بازیکنانش گفته باید آنقدر قوی باشند که حتی اگر اشتباهی هم از سوی داور رخ داد نباید بر عملکرد آنها و نتیجه تیم تاثیری بگذارد و آنها باید کار خودشان را انجام دهند.
محرم اما همه چیز را از خودش شروع کرده و با "خودش" پیمان بسته است! از حضور به عنوان اولین نفر در تمرینات تا خروج به عنوان آخرین نفر! از مراقبت کردن از سلامتی اش تا کم شدن ده درصدی قرارداد در صورت ابتلا به بیماری… از درک متقابلش با شرایط بازیکن مصدوم تا بازگشت به شرایط آرمانی… از عهدی که تا حد توان راجع به داوری صحبت نکند!
او در پاسخ به سوالات تا حدودی زیرکانه میثاقی درباره وجود بازیکنی با ویژگیهای محرم نویدکیا در سپاهان و همچنین طرفداری اش در کودکی از تیمهای تهرانی میگوید: من نمیگویم منطقی هستم اما همیشه تلاش کردم منطقی باشم! چه بسا بازیکنانم مثل سروش رفیعی خیلی بهتر از من باشند! او تنها خود را در یک نقطه متفاوت می داند و می گوید: "شاید در دنیای حرفهای خیلی هم جذاب نباشد اما من عاشق سپاهان بودم و تیمم را با تمام وجود دوست داشتم و قهرمانی اش آرزوی من بود."
نویدکیا با سخنانش این نوش دارو را به بازیکنان جوان تزریق میکند که عشق به تیم و عرق به پیراهن علاوه بر تکنیک و بازی خوب سرانجامش موفقیت توام با آرامش خواهد بود.
آری او همانند دوران بازیگری اش به همگان درس میدهد و چون همیشه الگوست … حتی اگر بگوید دوست ندارم الگو باشم... الگویی که در جایگاه سرمربی گری نیز شخصیت را سرلوحه کارش قرار داده است. الگویی که ترجیح میدهد راه خودش را برود و با خودش عهد ببندد.
منبع: اختصاصی طوفان زرد