عدالت گم شده فوتبال ايران

فوتبال در دنياي مدرن پديدهاي نادر و بسيار پيچيده در نظر گرفته ميشود و اين دست ويژگيها درباره فوتبال ايراني نادرتر هستند و بسي پيچيدهتر! براي فهم فوتبال دنيا و مناسباتش بايد يك كتاب خواند و براي رسيدن به درك درست فوتبال ايراني بايد دست كم يك هزار و يك كتاب را خواند و دست آخر هم تنها گفت، در درك و فهمش اندر خم يك كوچهايم!
سال هاست تماشاگر همزمان فوتبال ايران و جهان هستيم و هنوز هم در پي يافتن پاسخ درست و نهايي براي اين پرسش جاودانه كه به راستي چرا فوتبال ما با بيشتر دنيا تفاوتهايي شگرف داشته و دارد. جام حذفي اسپانيا، كوپا دلري (جام پادشاهي) نام دارد. در فصل گذشته اين رقابتها آتلتيكومادريد به قهرماني رسيد. تيم دوم شهر مادريد در ديدار پاياني موفق به شكست رئال مادريدي شد كه خود در دور نيمه نهايي از پس بارسا گذشته بود! به سخن ديگر آتلتيكو مادريد از بخت (بخوانيد نفع) بزرگي برخوردار شد و آن هم روبهرو نشدن با بارسلونايي بود كه در ليگاي 2013 – 2012 موفق به شكست اين تيم شده بود. فوتبال مانند هر پديده ديگري در دنيا واژگان تخصصي خود را داراست. نفع در فوتبال حرفهاي بسيار متفاوت از نفع در بيرون از اين دنياست.
بزرگترين افتخار فوتبالي ويگان آتلتيك فصل گذشته در جام حذفي انگليس رخ داد و آن در حالي بود كه اين تيم در راه رسيدن به قهرماني به هيچ يك از غولها برنخورد و در نهايت در ديدار پاياني منچسترسيتي را از پيش رو برداشت و از اين "نفع" فوتبالي براي رسيدن به اين افتخار بزرگ بهره برد.
بهروان پيش از قرعهكشي جام حذفي همچنين گفته بود: "در رقابتهاي امسال 103 تيم شرکت کرده و براي حضور در رقابتهاي جام حذفي اعلام آمادگي کردهاند ... بايد توازن در فوتبال کشور برقرار شود ... برنامهريزي ما براي جام حذفي به گونهاي است که توازن و قدرت در آنها برقرار شود. طوري برنامهريزي کردهايم که تيمهاي بزرگ با تيمهاي کوچک مسابقه ندهند و ابتدا تيمهاي قهرمان استانها با هم بازي خواهند کرد و سپس در يک فرآيند تيمهاي ليگ سه و دو با هم و منتخبان اين تيمها با تيمهاي ليگ يک و ليگ برتري بازي ميکنند."
جالب آن كه او ميگويد: "فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ برتر و همچنين سازمان ليگ آزادگان دوست ندارند که هيچ تيمي منحل شود و يا به مشکل بخورد؛ چرا که اگر اين اتفاق بيفتد در شرايط فوتبال ما به سادگي از صحنه روزگار محو خواهد شد و چه بسا که تيمهاي بازيکنساز و بسيار خوبي مثل بانک ملي، بانک تجارت، دارايي، پورا، هما و ديگر تيمهاي نظير آنها منحل شدند ... بايد شرايط خودمان را بسنجيم و بر اين اساس براي باشگاههايمان تصميمهاي درست بگيريم..."
چرا تعريف نفع در فوتبال حرفهاي ما با ديگر جاهاي دنيا فرق ميكند؟ چرا در برنامههاي ليگهاي ديگر جاهاي دنيا نفع را جور ديگري ميبينند؟ چرا رئال و بارسا ميتوانند نفع فوتبالي هم داشته باشند و در نيمه نهايي يا يك چهارم نهايي به هم بخورند ولي استقلال و پرسپوليس نه؟ چرا ويگان در جام حذفي به هيچيك از غولهاي ليگ برتري برنميخورد و قهرمان ميشود و در نهايت همه از اين رقابتها نفع ميبرند ولي در ليگ و جام حذفي ايران مناسبات به گونه ديگري است؟ آيا بزرگترين افتخار تيمهاي شهرستاني و سازنده بايد حضور در ليگ برتر و جام حذفي باشد يا اين كه افتخار "سازنده" يا "با اخلاق" بودن را داشته باشند و بس؟ آيا نميشد كاري كرد كه بانك ملي، آرارات، هما و ... در ويترين افتخارات خود عنوانهاي بزرگتري داشته و امروز به دست نابودي و فراموشي سپرده نشوند؟