گذر از حاشیه ها

هوادار بودن به این معنی نیست که تنها وقتی تیم مورد علاقه جام قهرمانی کسب کرد هوادار باشی و اگر زمانی تیم افول کرد دست از طرفداری بکشی این نوع هواداری می شود طرفداری به نرخ روز. البته هوادار از باخت و نزول تیمش ناراحت و دلگیر و حتی خشمناک می شود اما هیچ وقت دست از طرفداری نمی کشد.
برای هوادار یک چیزی همیشه ثابت و پابرجا است و آن عشق به تیم محبوب است چه در عرش باشد چه در فرش. و همانطور که مدیران و مسٔولان باشگاه و تیم و کادر فنی و بازیکنان وظیفه دارند برای پیشرفت و سربلندی تیم تلاش کنند و برای این تلاش هیچ منتی بر کسی نمی توانند بگذارند ، هواداران واقعی هم باید در همه حال در کنار تیم محبوبشان باشند و آن را تنها نگذارند.
نکته مهم در این زمینه این است که هواداران باید هوشیار و همیشه بیدار باشند. گاه ممکن است حرکت ها و یا حرف هایی از روی تعصب و هواداری باشد اما ناخواسته در مسیر هدفهای رقبا و حاشیه سازی های کسانی باشند که می خواهند به هر طریقی شده ترمز موفقیت تیم را بکشند.
دوستان عزیز مسایٔل حاشیه ای و حرف و حدیث های منفی در پیرامون هر باشگاه و مجموعه ای وجود دارد حالا یک تیم کمتر و یک تیم زیادتر اما یک مسٔله طبیعی در فوتبال است. البته این واقعیت است که هرچه حواشی یک باشگاه کمتر باشد ، کادر فنی و بازیکنان بیشتر می توانند بر روی بازی و ارتقای کار تیمی شان متمرکز شوند.
امسال به نظر می رسد مسایٔل حاشیه ای بیشتر از قبل دامن باشگاه سپاهان را گرفته است. که این مسٔله می تواند گذرا و حل شدنی باشد و با کمترین خسارت دامن تیم را رها کند اما به یک شرط مهم:
۱ـ که مسؤلین باشگاه درایت خود را از دست ندهند و به خوبی این حواشی را مدیریت کنند تا مربیان و بازیکنان از این حواشی ناخواسته متأثر نشده و یا با کمترین تأثیر آن را پشت سر بگذارند.
چنانکه از بعضی شواهد از جمله اظهارات چند روز پیش هادی عقیلی برمی آید در این روزها کرانچار از نظر ذهنی تمرکز لازم را ندارد و به نوعی تحت فشار است. ( حالا بماند که این عدم تمرکز از حواشی پیش آمده پیرامون تیم و تبلیغات و شایعه پراکنی برخی مطبوعات است و یا بخشی از آن به خاطر پیشنهاد اغواکننده دینامو زاگرب است.) البته کرانچار مربی خام و کم تجربه ای نیست و قطعاْ این اولین بار نیست که در دوران مربی گری اش شرایط این چنینی را تجربه می کند. اما این یک واقعیت است هر انسانی وقتی تحت فشار شرایط سخت قرار می گیرد ، از میزان تمرکزش بر روی برنامه های اصلی کاسته می شود.
۲ـ کادر فنی و خصوصاْ شخص کرانچار تمرکز و آرامش خود را حفظ کنند و به دور از حواشی مخرب و منفی به رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت تیم بپردازند.
۳ـ بازیکنان با این مسایٔل به صورت حرفه ای برخورد کنند و به جای اینکه در تمرینات و حتی ارتباطات شخصی شان مزمزه کردن حواشی و شایعات باشند و اینکه امروز چه می شود و فردا چه پیش خواهد آمد و فلانی کی می رود و دیگری چه وقت خواهد آمد ، تمرکز شان را رو ی بهبود توانایی فردی و تیمی شان و اجرای آنچه کادر فنی از آنها می خواهند بگذارند.
و البته شرط خیلی اساسی تر حفظ یک دستی و اتحاد بین مسؤلان ، کادر فنی و بازیکنان و حتی هواداران است.
البته گفتن و نوشتن این توصیه ها برای من نویسنده که خارج از گود نشسته ام آسان به نظر می رسد. و طبیعتاْ عملی کردن آن توسط مسؤلان و دست اندرکاران آن هم در شرایط پیچیده و شاید بحرانی کار ساده ای نیست. اما از یک مدیر باتجربه ، یک سرپرست روشن بین و یک مربی کارآزموده چنین این انتظاری به جا و منطقی است که در شرایط سخت بهترین تدبیر ها را به کار گیرد.
در پایان باز هم برمی گردم به هواداران: انتقاد حق ما است ، نگرانی مان به جاست و تو قعات مان برحق اما فراموش نکنیم که باید هوشیار و صبور باشیم و همیشه یار تیم و در یک کلمه هوادار واقعی تیم محبوب مان باشیم.
به امید بازگشت روزهای اوج برای طوفان زرد آسیا.