کریمی یا جالوویچ ؟ مسئله این است...
ما در اول این فصل یه سری مشکلات اساسی توی سپاهان داشتیم . سپاهان در حالی با سیستم 4-4-2 لوزی بازی میکرد که ابزار مناسب با اون رو نداشت . توی بازی های اول فصل خط هافبک ما عبارت بود از امید و جباری و بولکو و پاپی . در موقع دفاع که جباری و پاپی کلا دیده نمیشدن در موقع حمله هم 2 تا دیگه از هافبک ها ( امید و بولکو ) از بازی خارج می شدن . و این یعنی عملا ما داشتیم با دو تا هافبک بازی میکردیم . توی فاز دفاعی که به دلیل عدم درگیر شدن نیمی از هافبک ها ( 2 تا از چهار تا ) به راحتی توپ می رسید به خط دفاع ما و با توجه به عدم آمادگی ، امید از بازی محو میشد و میموند یه خط دفاع با ناهماهنگی شدیدی که در اون موقع وجود داشت . جوری که در یه لحظه دو یا سه نفر میرفتن روی پای بازیکن حریف و در نتیجه عمق خالی میموند و این یعنی یه تک به تک برای حریف . توی حمله هم بولکو که خیلی موفق نیست و نمیتونه کاری بکنه . امید هم که به شدت با امید همیشگی فاصله داشت و نفوذ هاش هم باعث میشد که پشت سرش کاملا خالی بمونه و خودش هم تو نفوذ هاش کاری از پیش نمی برد . میموند پاپی و جباری که به علت این که هیچ کدوم هافبک های درگیری نبودن ، هافبک های حریف با فیزیکی کردن بازی این دو تا رو از جریان بازی خارج میکردن . حالا اضافه کنین خط حملمون که دو تا مهاجم هامون هم اصلا نمیتونستن مکمل هم باشن . تو بازی با فولاد که زوج غلامی – جالوویچ استفاده شد که همه میدونم واقعا زوج ناکارآمدی هستن . هر دو مهاجم هدف با قدرت حمل توپ پایین و عدم توانایی بازیسازی ، با توجه به ناآمادگی جباری و نبود یه هافبک بازیساز کامل هردوشون از جریان مسابقه حذف می شدن مگر رو توپ های هوایی و شانسی و ارسال کرنر هاو ضربات آزاد . بازی دوم زوج غلامی افشین استفاده شد که حتی تو اون بازی هم خیلی زوج خوبی از آب در نیومد . چون افشین یه مهاجم تنبل بود و بعد از دست دادن توپ فقط نقش تماشاگر رو بازی میکرد .( امیدوارم این مشکلش رو حل کرده باشه ) هر کجا هم که درگیر میشد تعادلش رو از دست میداد و زمین میخورد . سه تا بازی بعدی رو هم اصلا نگیم بهتره . واقعا بد بودیم تو اون بازیا . بعد از این مقطع من به شخصه این حق رو به کرانچار میدم که کلا سیستم بازی تیمش رو عوض کنه . با توجه به داشته هامون تنها راهی که جلو پای کرانچار موند زیاد کردن تعداد هافبک ها بود . اون اومد و تعداد هافبک ها رو زیاد کرد و یکی از مهاجم ها رو حذف کرد و رفت سمت سیستم 4231 که از اون بازی به بعد بازی های سپاهان به خصوص در بخش دفاع تیمی بهبود چشمگیری داشت و در طول 6 هفته فقط 2 گل خورد در حالی که در 5 هفته اول 5 تا گل خورده بود . توی سیستمی که کرانچار طراحیش کرده بود علاوه بر دو هافبک دفاعی تخصصی جالو سمت راست سپاهان بازی میکرد به عنوان یه هافبک جنگنده که میاد عقب و توپ گیری میکنه و همین نکته باعث شد که تیم از لحاظ دفاعی سر و سامان بگیره . اوایلی که تیم این سیستم بازی میکرد جهان عالیان توی پست هافبک طراح بازی میکرد که بازی های خوبی رو هم ازش دیدیم . تا این که با پیشنهاد کمک مربی احسان به این پست منتقل شد و احمدی جای اون رو توی دفاع چپ گرفت . همین موجب حل شدن بسیاری از مشکلات شد . سپاهان بهترین کاری که میتونست رو کرد . یه هافبک هجومی با دوندگی خیلی زیاد و خاصیت جنگندگی مناسب که به خوبی وظیفه توپ رسانی به هافبک های کناری و مهاجم ها رو میتونست انجام بده . کاری که جباری واقعا نمیتونست . نه دوندگی زیادی داشت و نه در مواقع از دست دادن توپ با حریف درگیر می شد . با ادامه این روند و دوتا شدن هافبک های دفاعی و هماهنگی عالی که بین هادی و شجاع و حمودی به وجود اومد و برگشتن امید به شرایط عالی خودش دفاع تیمی سپاهان به انسجام خیلی خوبی رسید به طوری که 4 بازی اصلا گلی نخورد . پاپی هم زوج نسبتا خوبی رو با احسان درست کرده بودند و پاپی بیشتر وظیفه حفظ توپ با استفاده از تکنیکش و ارسال پاس های دقیق برای بقیه رو داشت و احسان هم وظیفه دوندگی و ایجاد فضا برای بقیه هافبک ها و همچنین رسوندن توپ از دفاع به حمله و یه جور پل ارتباطی بین امید و پاپی ( به علاوه مهاجم ) بود . تا این جا همه کار های استاد درست بود حتی بازی دادن 90 دقیقه ای به جالوویچ . ولی مشکل از هفته دهم شروع شد . یعنی بازی با پرسپولیس . اونجا بود که دیدیم دفاع تیم وضعیت خیلی خوبی پیدا کرده .به همین دلیل نقش جالوویچ کم رنگ تر شد . دیگه اون تاثیر گذاری قبلش رو نداشت . کل تیم خیلی خوب دفاع می کرد . و در همین بازی شاهد موقعیت سوزی های زیادی بودیم که چه موقعیت های طلایی رو بازیکنا از دست میدادن . این جا بود که وقتی همه دیدیم مشکل دفاعی تیم تا حد زیادی حل شده و با توجه به از دست دادن موقعیت های زیاد احساس کردیم که تیم باید بیشتر و بهتر حمله کنه . حضور جالوویچ مانع این امر میشد ، اون خصوصیات یه هافبک کناری تخصصی رو برای حمله از جمله تکنیک ، سرعت ، قدرت شوتزنی و بازیسازی رو نداره . به همین دلیل با توجه به شرایط موجود بهتره دیگه از اون حالت چینش دفاعی خارج بشیم ، با اومدن یعقوب کریمی به جای جالوویچ این مشکل هم تا حد زیادی حل میشه . اون یه هافبک کناری عالی و تخصصیه . شم گلزنی بسیار بالایی داره . بازیسازی خیلی خوبی داره . از نظر سرعت و تکنیک هم که نیازی به تعریف نیست . با اومدنش به ترکیب کل تیم میتونه هجومی تر بازی کنه . از سرعت و تکنیش میشه توپ ها رو خیلی راحت به منطقه دفاعی حریف رسوند ، میزان حفظ توپ تیم هم زیاد میشه . حتی یه گزینه عالی هست برای ارسال پاس از طرف حاج صفی . با این کار جناح راستمون احیا میشه و تبدیل میشه به نقطه قوتمون . قدرت گلزنی تیم بالا میره و مشکلات تیم در فاز حمله تا حد زیادی حل میشه . حالا چرا کرانچار هنوز با این شرایط اصرار به استفاده از جالو داره رو خدا میدونه . شاید حفظ اقتدار یا ناآماده بودن کریمی یا این که کرانچار معتقده مشکلات دفاعی تیم هنوز حل نشده و یا حدس های دیگه ای که خود کرانچار فقط از علت اصلی آگاهه .