کینه های نهفته ای که کم کم رو می شود!!
چند وقتی هست که روزنامه ها و رسانه های ورزشی علیه اسطوره طلایی ما متحد شده اند. اما دلیل این همه کینه و نفرت آن ها چیست؟!
قطعا جمله معروف کاپیتان که گفت "پایتخت فوتبال رو به اصفهان ببرید" مهم ترین دلیل این کینه ها می تواند باشد.
روزنامه ایران ورزشی از جمله همون جرایدی هست که هر چند روز یک بار با مطالب تند و توهین آمیز خودش سعی در خراب کردن شخصیت محرم نویدکیا، بهترین بازیکن فصل قبل لیگ برتر رو داره. شاید واقعا این انتخاب و عنوان هنوز برای عده ای قابل هضم نیست. اما سئوال من از مسئولان باشگاه هست که چرا در قبال این همه توهین ها سکوت کرده اند طوری که گویا اصلا چشم خود را به روی همه این حرف ها بسته اند. این سکوت قطعا جواب خوبی برای این عده کوته فکر نیست و نتیجه آن گستاخی بیشتر آن هاست.
متن زیر مطلب منتشر شده در روزنامه ایران ورزشی پنجشنبه مورخ 9 آبان ماه می باشد که نمونه ای از همان مطالب توهین آمیز و در ظاهر کارشناسانه است:
كرانچار همان است، سپاهان عوض شده
«فاجعه» كمترين چيزي است كه ميتوان در وصف حذف سپاهان به كار برد! نه به خاطر شكستي كه در آبادان مقابل صنعت نفت نصيبش شد، بلكه به خاطر گسسته شدن پيوندهايي كه استحكام آنها ميان اعضاي اين باشگاه اصفهاني، سالها زبانزد فوتباليهاي ناهماهنگ ايران بود. اين فاجعه اما اگر هزار بار شديدتر از اين هم اتفاق ميافتاد باز دليلي براي بركناري كرانچار نميشد كه سپاهانيها با تمام وجود از سرمربي كروات خود حمايت ميكنند و خودشان ميدانند كه كرانچار كوچكترين تقصيري در نتايج ضعيف اين تيم ندارد. ضمن اينكه زلاتكو كرانچار با تاكتيكهاي قوي فني خود از هر گزينه داخلي ديگري كه سپاهان براي جايگزيني او مدنظر داشته باشد، بهتر است و سپاهانيها هم كه به اين موضوع واقفاند، خيال بركناري كرانچار را از سر به در كردهاند.
مشكل سپاهان اما چيست كه با وجود بهرهگيري از مربي توانمندي چون كرانچار، اين فصل با اوج و حضيضهاي مداومي روبرو بوده است؟ چه چيزي باعث شد كه سپاهان درگير داستان كهنه ناهماهنگيهاي فوتبال ايران شود و حاشيههايي كه هيچگاه آن را تجربه نكرده بود، به سراغش بيايد؟ آيا واقعاً ميتوان ارتباطي پيدا كرد بين آخرين سال بازيگري محرم نويدكيا، وعده تكذيبشده باشگاه براي جايگزيني او به جاي كرانچار، مصاحبه جنجالياش عليه باشگاه و همه تنشها و از هم گسستگيهايي كه در اين دوران در چارچوب اين تيم اصفهاني ديده ميشد؟ واقعيت اين است كه كنكاش براي يافتن سرمنشاء تمام مشكلات سپاهان در روزهاي سختي كه كرانچار و تيمش پشت سر گذاشته اند، ما را به نتيجهاي نميرساند جز تأثير جاهطلبي نويدكيا در فصلي كه ميتواند آخرين فصل حضور او در مستطيل سبز باشد؛ وقتي از همان ابتداي فصل اختيارداري او براي سپاهان باعث بروز مشكلاتي در اين تيم شد.
افشين و جباري، گزينههاي نويدكيا بودند
كرانچار ليست بازيكنان مدنظرش براي فصل سيزدهم را به رحيمي داد و براي تعطيلات به مرخصي رفت. رحيمي ماند و ليستي از بازيكناني كه به تنهايي نميتوانست از پس مذاكره با همه آنها برآيد. به همين خاطر جذب دانه درشتهاي تيم محول شد به نويدكيا. او هم بدون توجه به ليست كرانچار به سراغ افشين و جباري رفت تا كرانچار هم در بازگشت از مرخصي، نارضايتياش از اين خريدها را با نيمكتنشين كردن آنها نشان دهد.
خلعتبري 1/5 ميليارد ميخواست
1/4 دادند به افشين
همه ميدانستند، كرانچار تا چه اندازه به حفظ خلعتبري تأكيد داشته اما باشگاه تنها به خاطر درخواست خلعتبري براي اضافه كردن 20 درصد قرارداد فصل گذشته به قرارداد جديدش، مذاكره را به هم زد تا خلعتبري راهي امارات شود و در نهايت نصيب پرسپوليس. اين در حالي بود كه با احتساب اين 20 درصد، قرارداد خلعتبري چيزي معادل يك ميليارد و 500 ميليون تومان ميشد اما آنها با يك ميليارد و 400 ميليون تومان آرش افشين را جذب كردند تا نيمكت نشين كرانچار باشد.
بازهم محرم، نيمكت كرانچار را لرزاند
داستان مخرب جاهطلبيهاي محرم براي سپاهان اما به همينجا ختم نميشود. بعد از دخالت او در نقل و انتقالات اين بار محرم با پيشنهاد باشگاه براي اضافه شدن به كادرفني، وسوسه شد تا خبرهاي جايگزيني او به جاي كرانچار حداقل براي چند هفتهاي تمركز كادرفني و سرمربي كروات را به هم بزند. او بيشك بيتمايل نبود تا تجربه مربيگرياش را از همين حالا شروع كند و همين تمايل او به حاشيههاي تيم دامن زد تا بالاخره مخالفت مديران كارخانه فولاد مباركه سپاهان با اين اتفاق به همه چيز پايان دهد و مسوولان باشگاه هم در راستاي اين مخالفت در جهت تكذيب خبرهاي منتشر شده برآيند.
مصاحبه بيموردي كه تيم را به حاشيه برد
يكبار ديگر درست وقتي كرانچار، تيمش را جمع ميكرد تا هماهنگي گمشدهشان را بازيابند اما مصاحبه عجيب و جنجالي محرم نويدكيا در اعتراض به صحبت هيأت مديره درباره قراردادي كه باشگاه با وجود مصدوميت با او بسته، كافي بود تا يكبار ديگر سپاهان تحت تأثير اعتراضهاي كاپيتان خود و اختلافش با باشگاه قرار گيرد. كاپيتان ناراضي كه همه بار نارضايتياش را به دوش باشگاه ميانداخت تا دوستدارانش در ميان هواداران، به حمايت از او مقابل سپاهان برخيزند. در اين بين هم بيشترين آسيب را بايد سپاهاني متحمل ميشد كه خودش نويدكيا را براي هواداران محبوب كرده بود.
كرانچار مقصر نيست!
با اين تفاسير، مديران باشگاه سپاهان هم ميدانند كه مقصر اصلي اين افتهاي سپاهان، بيشك كرانچار نيست و همه اينها تأثيرات جاه طلبيهاي كاپيتان نويدكيا است كه با در خطر ديدن موقعيت خود در سپاهان، خواسته يا ناخواسته حاشيههايي را به وجود آورده كه باعث برهم خوردن آرامش اين باشگاه اصفهاني شده است.
در انتظار تبعات يك تغيير مديريتي ديگر
همه خبرهايي كه درباره سپاهان و پيش بيني وضعيت آيندهاش مطرح ميشود، در حالي است كه اين روزها كارخانه فولاد مباركه سپاهان با تغيير مديريتش، سپاهانيها را در انتظار تبعات اين تغييرات جديد قرار داده. براساس اين تغييرات، مهندس سبحاني، در پست مديريت كارخانه فولاد مباركه سپاهان، جايگزين مهندس سميعينژاد شده است. سبحاني كه گفته ميشود در مديريتهاي قبلياش در كارخانه ذوبآهن، علاقه چنداني به ورزش نشان نميداده، حالا سپاهانيها را حسابي نگران وضعيت آينده خود ساخته است. اين تغيير كه ممكن است خيلي از معادلات كادر مديريتي باشگاه سپاهان را به هم بزند، فعلاً هيچ پيشبيني مشخصي از وضعيت اينده اين باشگاه پيش روي هواداران قرار نميدهد.