یادداشتی بر شکست استقلال؛ تاوان تیم اتوبوسی!
استقلال در آخرین دقایق هفته هفدهم لیگ برتر قهرمانی نیمفصل را به رقیب اصفهانیاش سپاهان واگذار کرد.
در یک نگاه میتوان باخت آبیپوشان برابر داماش گیلان را عامل این ناکامی دانست و با بررسی دلایل آن، این شکست را به دور ماندن از قهرمانی نیمفصل اول تعمیم داد. هواداران استقلال هم میتوانند قضاوت غیرمنتظرهی محسن ترکی در نیمه اول را که خیلی زود استقلال را خلعسلاح کرد، یا زمین ورزشگاه رشت و یا مصدومان پرشمار اردوی آبیها را برای توجیه باختشان مطرح کنند.
اما دلیل واقعی ناکامی استقلال در برابر سپاهان را باید در میان گپ تلفنی مدیران عامل دو باشگاه در برنامه 90 جست و جو کرد. آن جا که فتحاللهزاده درصدد توجیه تاخیر تیمش در رسیدن به محل برگزاری مسابقه بود و رحیمی مدیرعامل سپاهان با او همکلام شد. در واقع مسیر تهران- رشت آن قدر پر پیچ و خم نبود که ماجرای سفر کاروان استقلال به گیلان پیچیده شد!
مدیرعامل استقلال در تمام مدتی که روی آنتن برنامه 90 بود سعی داشت در دو چیز افکار عمومی را با خود همراه کند؛ یکی دریافت یک نشان لیاقت از بلژیک البته در مقابل 5 هزار یورو (چیزی شبیه دریافت القاب در مقابل هدایای گرانبها که در گذشتههای دور رایج بود!) و دوم توجیه در تاخیر سفر استقلال به رشت.
به عبارتی شرح ماجرای فرودگاه و تاخیر در پرواز و ارائه سند لغو پرواز و... همهی اینها به واقع سرپوشی بود برای یک کمکاری در باشگاه استقلال. چیزی که رحیمی مدیرعامل سپاهان به آن اشاره کرد: "باید پیشبینی میکردید آقای فتحاللهزاده!"
با احترام به دستاندرکاران صنعت هوایی ایران، اما اینکه یک پرواز داخلی لغو شود در کشور ما بسیار رایج است و تعداد این لغو پروازها به ویژه برای استانهای شمالی کشور در این فصل سال بیشتر هم میشود. در چنین شرایطی بسیاری از باشگاهها مثل سپاهان و حتی استقلال در سنوات گذشته اتوبوسی را رزرو و آماده دارند تا در صورت تاخیر در پرواز یا لغو آن، "کاسه چه کنم" در دست نگیرند به لابیهای ورزشی و غیرورزشی با مسئولان متوسل نشوند. و اینجاست که عیار مدیریت حرفهای باشگاهها از هم متمایز میشود.
اینکه استقلالیها پلان دومی را برای سفر به رشت پیشبینی نکرده بودند، اشتباهی است که تاوان آن را فدراسیون فوتبال با زیر سوال رفتن توصیهناپذیریاش، سازمان لیگ با تغییر در برنامهاش، باشگاه میزبان با پرداخت دوبرابر هزینههای اجرایی و انتظامی و آمبولانس و... متحمل شدند و البته آبیها هم با شکست برابر داماش بیشتر از همه زیان دیدند.
در واقع "پشتیبانی" ضعیف باشگاه استقلال حلقهی مفقودهی ناکامی آنها مقابل رقیب اصفهانی در آخرین روز نیمفصل اول بود و مدیرعامل استقلال هر قدر بهانه بیاورد، شکست مقابل داماش تنبیه تیمی بود که به دلیل دیر رسیدن دو تمرین متوالی و مهم قبل از بازی را از دست داد و مجبور شد در زمینی بازی کند که قل خوردن توپ روی آن هیچ شباهتی به چمن طبیعی نداشت.
در یک نگاه میتوان باخت آبیپوشان برابر داماش گیلان را عامل این ناکامی دانست و با بررسی دلایل آن، این شکست را به دور ماندن از قهرمانی نیمفصل اول تعمیم داد. هواداران استقلال هم میتوانند قضاوت غیرمنتظرهی محسن ترکی در نیمه اول را که خیلی زود استقلال را خلعسلاح کرد، یا زمین ورزشگاه رشت و یا مصدومان پرشمار اردوی آبیها را برای توجیه باختشان مطرح کنند.
اما دلیل واقعی ناکامی استقلال در برابر سپاهان را باید در میان گپ تلفنی مدیران عامل دو باشگاه در برنامه 90 جست و جو کرد. آن جا که فتحاللهزاده درصدد توجیه تاخیر تیمش در رسیدن به محل برگزاری مسابقه بود و رحیمی مدیرعامل سپاهان با او همکلام شد. در واقع مسیر تهران- رشت آن قدر پر پیچ و خم نبود که ماجرای سفر کاروان استقلال به گیلان پیچیده شد!
مدیرعامل استقلال در تمام مدتی که روی آنتن برنامه 90 بود سعی داشت در دو چیز افکار عمومی را با خود همراه کند؛ یکی دریافت یک نشان لیاقت از بلژیک البته در مقابل 5 هزار یورو (چیزی شبیه دریافت القاب در مقابل هدایای گرانبها که در گذشتههای دور رایج بود!) و دوم توجیه در تاخیر سفر استقلال به رشت.
به عبارتی شرح ماجرای فرودگاه و تاخیر در پرواز و ارائه سند لغو پرواز و... همهی اینها به واقع سرپوشی بود برای یک کمکاری در باشگاه استقلال. چیزی که رحیمی مدیرعامل سپاهان به آن اشاره کرد: "باید پیشبینی میکردید آقای فتحاللهزاده!"
با احترام به دستاندرکاران صنعت هوایی ایران، اما اینکه یک پرواز داخلی لغو شود در کشور ما بسیار رایج است و تعداد این لغو پروازها به ویژه برای استانهای شمالی کشور در این فصل سال بیشتر هم میشود. در چنین شرایطی بسیاری از باشگاهها مثل سپاهان و حتی استقلال در سنوات گذشته اتوبوسی را رزرو و آماده دارند تا در صورت تاخیر در پرواز یا لغو آن، "کاسه چه کنم" در دست نگیرند به لابیهای ورزشی و غیرورزشی با مسئولان متوسل نشوند. و اینجاست که عیار مدیریت حرفهای باشگاهها از هم متمایز میشود.
اینکه استقلالیها پلان دومی را برای سفر به رشت پیشبینی نکرده بودند، اشتباهی است که تاوان آن را فدراسیون فوتبال با زیر سوال رفتن توصیهناپذیریاش، سازمان لیگ با تغییر در برنامهاش، باشگاه میزبان با پرداخت دوبرابر هزینههای اجرایی و انتظامی و آمبولانس و... متحمل شدند و البته آبیها هم با شکست برابر داماش بیشتر از همه زیان دیدند.
در واقع "پشتیبانی" ضعیف باشگاه استقلال حلقهی مفقودهی ناکامی آنها مقابل رقیب اصفهانی در آخرین روز نیمفصل اول بود و مدیرعامل استقلال هر قدر بهانه بیاورد، شکست مقابل داماش تنبیه تیمی بود که به دلیل دیر رسیدن دو تمرین متوالی و مهم قبل از بازی را از دست داد و مجبور شد در زمینی بازی کند که قل خوردن توپ روی آن هیچ شباهتی به چمن طبیعی نداشت.