با بازیکنان گالاتاسرای و فنرباغچه تمرین کردم
از رفتن به تراکتور نه اما از گوش دادن به برخی قولها پشیمانم
مدافع سابق تیمهای ذوبآهن و سپاهان بعد از فصل چندان نامناسب خود در تراکتورسازی، یک فصل خانهنشین شد تا دوباره و در آستانه آغاز مسابقات لیگ برتر، به دنبال بازی کردن در مسابقات باشد.
به گزارش طوفان زرد به نقل از ایمنا، فرشید طالبی بعد از یک سال مرخصی اجباری خود، حالا به دنبال آن است که دوباره در لیگ برتر به میدان برود و برنامهریزیهایی نیز در این زمینه کرده است. اگرچه او یک سال خانهنشینی کرده اما به قول خودش در این مدت تمرینات مختلفی را پشت سر گذاشته و برای حضور دوباره در لیگ برتر آماده است.
گفتگوی ایمنا با فرشید طالبی که در ماههای گذشته کمتر در رسانهها آفتابي شده را در ادامه میخوانید:
این سئوال در ذهن خیلیها که قبلا تو را میشناختند، مطرح شده که فرشید طالبی کجاست، چه میکند؟ در ماههای گذشته کجا بودی و مشغول چه کاری؟
من یک سال به خودم استراحت اجباری دادم اما پس از آن در ترکیه دو مرحله پشت سر هم در آکادمی گالاتاسرای بودم و بعد از آن نیز در کنار خانواده بودم.
در آکادمی گالاتاسرای تمرینات و علم روز دنیا را پشت سر میگذاشتم و با بازیکنان گالاتاسرای و فنرباغچه تمرین کردم. پس از آن نیز تصمیم گرفتم در ایران به تیمی بروم که شرایط را برای ما مهیا کند و من نیز بتوانم به آن تیمها کمک کنم.
از نظر بدنی شرایط خوبی دارم و مربی خصوصی گرفتهام. دو هفته نیز به امارات رفتم و تمرینات بدنسازی مناسبی در دوبی داشتم که خیلی برای من مناسب بود. در شیراز نیز مربی بدنساز خصوصی گرفتهام و تلاش میکنم که خودم را به شرایط ایدهآل بازگردانم.
شرایط بدنی و تاکتیکیات چطور است؟ همه چیز خوب است؟
به هر حال حتی اگر بهترین بدن را داشته باشم، تا زمانی که در شرایط بازی قرار نگیرم، نمیتوانم بهبود پیدا کنم. امیدوار هستم تیمی را انتخاب کنم که هم من بتوانم به آنها کمک کنم و هم آن تیم نیز به من کمک دهد؛ امیدوارم شرایط نیز به گونهای باشد که به تیمی بپیوندم که برای آن مفید باشم.
البته هنوز صحبت رسمی زیادی با تیمی نداشتم اما با تیمهای میانه جدولی صحبتهایی داشتهام و فعلا در انتخاب تیمها عجله نمیکنم و صبر میکنم که ببینم شرایط به چه نحوی است.
از اصفهان هم پیشنهاد داشتی؟
نه. من در اصفهان با تیمی صحبت نکردهام و با چند تیم دیگر مذاکره کردم.
اجازه بده از گذشته صحبت کنیم. قبل از اینکه به قول خودت به استراحت اجباری بروی، شرایط چندان خوبی نداشتی. قبول داری که در فصل آخر حضورت افت کردی؟
نه من اصلا این مسئله را قبول ندارم. من در سپاهان شرایط بسیار خوبی داشتم و پس از آن به تراکتورسازی رفتم. به هر حال در این تیم ما 5 دفاع بودیم که سه نفر باید بازی میکردند و من، نصرتی و اسدی بازی میکردیم. من در آن فصل در بازیهای مقابل استقلال و پرسپولیس بازی کردم اما متأسفانه در مسابقات جام باشگاههای آسیا نتوانستم به دلیل مصدومیت برای تیمم به میدان بروم.
به هر حال در فوتبال بالا و پائین وجود دارد و من نیز در بازیهایی که برای تیمم به میدان رفتم، تلاش کردم که عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارم.
پس بگذار سئوالم را اصلاح کنم. قبول داری در فوتبالت بالا و پائین داشتی؟
به هر حال بزرگترین مشکل من این بود که جابجایی داشتم. در هر شرایط ایدهآلی که باشی، زمانی که تیم را تغییر میدهی، دچار مشکلاتی میشوی. من زمانی که از ذوبآهن به سپاهان رفتم، شرایط ایدهآل بود و با سپاهان یکی از بهترین فصلهایم را رقم زدم و در دو جام تا لحظه آخر جنگیدیم.
اما پس از آن از سپاهان به تبریز رفتم و شرایط من با این موضوع سخت شد زیرا پس از سالها حضور در اصفهان، راهی شهر دیگری شدم. من در ذوبآهن بهترین شرایط را داشتم و در سپاهان چون همان اصفهان ماندم، شرایط خوبی داشتم؛ به هر حال تغییر شهر و تیم خود به خود معایبی دارد. من بعد از چندین سال توانستم با تراکتورسازی قهرمان شوم و ضرر آن نیز این بود که از تیم ملی عقب افتادم.
از انتخابی که کردی پشیمان نیستی؟
ببینید، من در تبریز به مربی خیلی اعتماد داشتم اما متأسفانه شرایط به گونهای رقم خورد که آنگونه که باید نشد، البته واقعا از اینکه در کنار هواداران تراکتورسازی بودم لذت بردم و حتی مسئولان تراکتورسازی فصل گذشته باز هم خواهان تمدید قرارداد با من بودند اما به دلیل شرایط خاصی که داشتم، این موضوع را قبول نکردم زیرا با توجه به شرایطی که داشتم، نمیتوانستم به این تیم کمک دهم.
من فکر همه چیز را کرده بودم اما فکر تصمیم مربی را نکرده بودم و فقط در حد بیان با مربی وقت وارد آن تیم شدم و متأسفانه بعضی مواقع نمیشود و صحبتها و عملها جالب نیست و از این بابت صددرصد پشیمان هستم.
مشکل تو با آقای جلالی بود؟
من با آقای جلالی مشکلی نداشتم اما زمانی که وارد تیمی میشوی، با مربی صحبت کرده و دیدگاههای خود را بیان میکنی اما وقتی اتفاقاتی صورت میگیرد که سرمربی آن توان را نداشته باشد که بخواهد به حرفهای خود عمل کند، برای تو مشکلساز میشود. آقای جلالی انسان بسیار خوب و یک معلم بسیار خوب است. بعضی مواقع یک نفر آدم خیلی خوبی است و وقتی یک اتفاق برای خوبی تو رخ دهد، فقط خودت ضرر میکنی اما وقتی در جایگاهی هستی که دیگران از تو ضربه میخورند، شرایط متفاوت میشود و این اتفاق برای من در تراکتورسازی رخ داد و من هم تحت شرایط شخصیتی آقای جلالی قرار گرفتم.
آخرش مشکل چه بود؟
به نظر من آقای جلالی اگر مدیریتشان خیلی بیشتر بود، میتوانست جایگاه خود را در تراکتورسازی تقویت کند و بهتر باشد.
یعنی میگویی مجید جلالی مدیر نیست؟
ببینید، بعضی وقتها شما وارد برخی تیمها میشوید که اگر در آنها مدیریت نکنید، تیم روی سرتان خراب میشود و این اتفاق در تراکتورسازی وقت ما صورت گرفت، با وجود اینکه ما قهرمان هم شدیم.
ما با بازیکنانی قهرمان شدیم که آقای جلالی به تیم وارد کرده بود و اگر آقای جلالی تدابیر مدیریتی خود را فراتر از این به خرج میدادند، هم جایگاه خود را تضمین میکردند و هم شرایط بهتری بر تیم حاکم میکردند.
اجازه بده درباره تیمهای اصفهانی هم بپرسیم. وضعیت برادرت اجازه میداد که پیگیر نتایج لیگ باشی؟
نمیگویم پیگیری صددرصدی میکردم اما این اواخر به خاطر حساسیت کار سعی میکردم که بیشتر بازیها را نگاه کنم.
نظرت درباره نتایج سپاهان و قهرمانی یک باره آن چه بود؟
باید بگویم امان از روزی که خدا یک چیزی را بخواهد. برای همه سئوال این است که سپاهان در هفتههای پایانی لیگ برتر چگونه نتیجه گرفت و تیمهای مدعی همه امتیاز از دست دادند و گل کارهای آنها نیز هفته آخر بود. فکر میکنم همین حالا هم به بازیکنان سپاهان بگویید، آنها باور نمیکنند که این اتفاق برای آنها رخ داده است.
بعد از بازی صبا و شکست دو بر یک سپاهان، حتی خوشبینترین هوادار این تیم هم فکر نمیکرد که سپاهان قهرمان شود زیرا آنها در آن زمان فقط به کسب سهمیه آسیایی فکر میکردند ولی چیزی به نام ساختار و نظم در کنار حمایت هواداران در سپاهان وجود دارد که همه دست به دست هم میدهند تا سپاهان قهرمان لیگ برتر شود.
از ذوبآهن بگو. دیدی که این تیم هم بعد از افت و خیز فراوان، دوباره به جمع مدعیان بازگشت.
راستش من روز آخری که از ذوبآهن رفتم، به مسئولان گفتم ما مشکلی با پول نداریم ولی راهی که ذوبآهن میرود، نابودی است. همه فکرهای بسیاری کردند اما ما مجبور شدیم از این تیم برویم و همه دیدند که ذوبآهن به وضع بسیار بدی دچار شد. خوشحال هستم که در نهایت شخصی مثل سعید آذری به این تیم آمد و همه در طول یکی دو سال گذشته اثر وجود یک مدیر مدبر را در ساختار این باشگاه دیدند و اعتماد به یک مربی که قابل اعتماد بود نیز شایسته بود و این حرکت سرلوحه بسیاری از باشگاهها شده است.
روزی که از این تیم رفتی، فکر میکردی به وضعیت دچار شود.
راستش روزی که از تیم رفتم، به خوبي میدانستم چه بلایی بر سر این تیم میآید و شرایط ذوبآهن مثل روز برایم روشن بود.
قهرمانی چه؟ فکر میکردی اینقدر زود برگردد؟
به هر حال ذوبآهن یک روند فوق تصور را پیش گرفته بود و این روند را تا سالیان سال هیچ تیمی طی نمیکند. روی غلتک بد افتاده بود و تا هفته دهم، یازدهم شرایط خوبی نداشت اما به یک باره روندی پیش گرفت که بسیار عالی بود و ثبات روند را طی کرد و نشان داد که میتواند.
حرفی نداری؟
امیدوار هستم که تیمهای ذوبآهن و سپاهان دوباره بتوانند ادعای اصفهان را به همه نشان دهند و ثابت کنند که اصفهان پایتخت فوتبال ایران است.