خونسرد و فرصت ساز مثل فرکی
سپاهان چيز ديگري است!
چرا درست و صحیح، حرف دلمان را نزنیم؟ چرا از آنچه که دیدیم، آنطور که دیدیم، یعنی آنطور که هم دیدنی بود و هم خوش آمدنی، نگوییم؟ چرا وقتی روز اول خوب بود و ما شاهد بازیهای قابل قبولی بودیم، نگوییم که دست بازیگران این روز خوب، درد نکند!
چرا از تيم سياهجامگان كه بازياش قويتر از حد انتظار بود، با نگاه مثبت و با ديد موافق حرف نبايد زد؟ چرا از تفاوتهاي ايجاد شده توسط رسول خطيبي، در تيمي كه شناسهاي نداشت، در تيمي كه عقبهاي و خصوصيتي نداشت، ياد نبايد كرد؟ چرا از توان و قدرت خلاقه رسول خطيبي كه ميكوشد - و ميتواند هم- مقلد كسي در فوتبال ايراني نباشد، حرفي به ميان نياورد؟
چرا از كلاس مطلوب بازيهاي روز اول كه بشارتدهنده فوتبالي متفاوت است، خوشحال نباشيم؟
چرا از پر و لبريز شدن ورزشگاه ثامن مشهد به وجد نياييم؟ و چرا نبايد گفت اين حضور، اين اشتياق، اين استقبال و اين شايستگي، به شايستگي پاس داشته شد؟!
استقلال كه بيم ناآماده بودنش ميرفت، آمادهتر از آني نشان داد كه تصورش ميرفت! تيم كوشاي سياهجامگان، با تيم دونده و چالشگري روبهرو شد كه دانسته بود؛ چشم مقابل چشم، دندان برابر دندان! استقلال راه ديگري نداشت و مردان مظلومي، راه ديگري را نرفتند:
چشم مقابل چشم، دندان برابر دندان!
با اين حربه بود كه استقلال، نيمه اول را خوب شروع كرد و نيمه دوم را بهتر ادامه داد!
مزيتهاي استقلال برابر «تيم» سياهجامگان اين هم بود؛ بازي خوب اميد ابراهيمي! استفاده مناسب از «خرسندنيا» كه در دفاع راست هم ميتواند مدعي باشد!
دوندگي بيامان جابر انصاري و بازي بدون توپ سجاد شهباززاده! مردي كه با گل آمد! مردي كه با زدن 2 گل، فرياد «من هستم، من ميتوانم» خود را به گوش همه رساند! درست مثل مهدي شريفي در تيم سپاهان كه گلي زد تمامعيار به سبك و شيوه خودش. گلي ويژه خودش! سانتر دقيق و ميليمتري از احسان حاجصفي، شيرجه بلند، سر زدني با گردش گردن و توپ را آنجايي هل دادن كه بايد!
استقلال اهواز بد نبود و بد بازي نكرد اما سپاهان چيز ديگري است! خونسرد مثل مربياش آقاي فركي! فرصتساز، مثل آقاي مربي! فرصتطلب هم مثل آقاي فركي! برابر سپاهان، مقابل سپاهان فركي، يك اشتباه كافي است كه بازنده باشي. چه مديرعاملت آقاي مهرزاد خليليان باشد و چه اصغر باقريان! اين تيم فركي است كه آهسته و پيوسته راه خود را ميرود و بازي خود را به تيم حريف و اين بار به تيم آقاي عبدا... ويسي تحميل ميكند! سپاهان حالا يك سبك دارد ويژه خودش! سپاهان حالا يك سبك است ويژه خودش! سبكي كه تماشا دارد ...
اصفهانيها كه ميخواهند «حالاحالاها قهرمان باشند» در قبال قهرماني خود برابر قهرمان ايران بيتفاوتند و بداستقبال! حق سپاهان 5، 6 برابر بيش از اين است!
استقلال را ديديم؛ سريع و پرتحرك بود و خواهنده، كوبندگياش هم از همين رو بود!
سپاهان را ديديم؛ پرحوصله، خونسرد، پرفشار با چشماني باز و سوار بر توپ!
صباي قم را هم ديديم! تيم آقاي دايي هنوز كارها دارد! خود آقاي دايي را لاغرتر و خوشفرمتر از هميشه ديديم، تراشخورده و تراشيده شده!
تيم دايي نشاني از فوتبال دايي ندارد، هنوز ندارد! يادآور نوعي از مدرسه پيرمردها! تيمي كه بايد 10 گل بسازد، بلكه يك گل بزند! تيمي كه هنرش در گل خراب كردن و پيروز نشدن است!