بدرود مرد لحظه های سپاهان

سپاهان پیشنهاد داد و او میانه دارمان شده بود و حالا، این پیشنهادها هستند که میانه مان را تنها گذاشته است...
فرود آمد و اسطوره دیگری از جنس طلا ساخته شد...درود بر تو 28 بی نظیر...
زمین بود و توپ بود و احسان...گل های ماندگار، همدم و یار همیشگی ناامیدی هواداران شده بود...شاید اوایل معمولی بازی می کرد، در دیدگانمان محو بود اما حالا شاهکارهایش یکی پس از دیگری شده است برگ زرین در دستانمان....
احسان گل می زند یا پاس گل می دهد؟! ناجی است یا غرقمان می کند در دریای هنرنمایی هایش؟!...
افسوس! که حالا بهترین ها خواستارت هستد...و چه بس موفقیت هایی که آینده انتظارت را می کشند....!!
مردی از جنس تجربه، آمیزه ای از طلا، فراموش نخواهی شد... حاج صفی فابرگاس
آری احسان، تو می روی اما از ایران، تو دیگر هم قلبت طلایی شده و نبضت طلایی میزند...و هم ردپایت در سپاهان و قلب هوادارانش برجای مانده...می دانم که تو خود می دانی اینجا مردمانی از دیار اصفهان منتظر پاهای طلایی ات می مانند...
یادمان نمی رود امسال در لیگ پانزدهم در مدت کوتاه چه لذت هایی به بازی بخشیدی؟! وقتی با خوشحالی همیشگی ات که آغشته با عشق سپاهانی بود لباس زرد پوشان برق می زد بر تنت...تو همان فردی هستی که خیلی زود با شکار لحظه ها راه مهمان شدن قلب های طلایی هواداران را یافتی...
ژست و استایل فوق العاده ات یادمان را سمت و سوی بازی های اروپایی می برد...جایت خالی است احسان، در قلمرو میانه طلایی پوشان تصور جای خالی ات بدجور توی ذوق می زند...بدجور دلهایمان را هوایی می کند...دلمان هوای یک پلک زدن تا برد دارد...
گاهی اوقات چه ناجوانمردانه و خودخواهانه برایت قضاوت میکنم...اما میدانم که تو جایت اروپاست...بازی فوق العاده ات حریف و رده های سخت تر می طلبد؛ برای بازی های یکدستت...وقتی که در بازی با هم تیمی هایت ست می شوی و من با غرور برایت خوشحالی می کنم...
چشمک گوشه های دروازه، غافلگیری کردن هایت، ناتوانی بازیکن های حریف درمقابلت و عجز من برای از تو گفتن، برای از تو نوشتن...شده است توصیف حالات درونی ام....
نمی دانم خوشحالم که رو به تعالی می روی یا ناراحتم که دیگر در سپاهان نیستی...ولکن هرگاه برگشتی یادت باشد این جا، احسان حاج صفی زیاد می شناسند...
برایت سفری پر از دعای هواداران طلایی آرزومندم...پا به پایت، پای تماشای حرکات خاصت می نشینم؛ آقای منحصر به فرد سپاهان....و صدا و صحنه هایی که از تو خاطره ساز شده است...سوغات روزهای نبودنت...
دیگر چمن ها هم رنگ و بوی یادگاری می دهد...هوای نصف جهان هم آکنده از عطر غم انگیز لحظه های خداحافظی برای او و هوادارانش شده...
اینجا زاینده رودی از طلا شاهد موفقیت های تمام نشدنی تو هستند...و زمان و مکان هایی که لحظه وداع را گوش زد می کنند....
سفر بخیر، خدا پشت و پناهت...به امید دیدار، مرد لحظه های سپاهان...بدرود