روایتی از چهارم مهرماه هشتاد و شش
غول کشی آن هم در خاک ژاپن!
همان قدر که فوتبالدوستان ایرانی تا سال ها از حماسه ملی پوشان در استرالیا نقل میکنند برای سپاهانی ها اما ، ژاپــن ، یاداور خاطرات شیرین ملی و البته آسیایی است. خاطراتی که اگر چه سپاهان را در آخرین قدم و رویای کاپ قهرمانی آسیا ناکام گذاشت اما پیمودن مسیری سراسر عشق ، ایمان ، اراده و التهاب برایشان معنای دیگری داشت. سپاهانی ها که چهارشنبه هفته گذشته ( 28 شهریور 1386) در فولادشهر از آبی پوشان کاوازاکی یک تساوی خانگی گرفته بودند حالا به ژاپن میرفتند تا ماموریت غیر ممکن خود را ممکن کنند.
تیم کاوازاکی در این مسابقه از جونینیو، بازیکن برزیلی خط حمله خود استفاده کرده بود که در بازی رفت در اصفهان از ناحیه کمر مصدوم بود. در آن سوی میدان هم عماد رضا، که به دلیل مشابه دربازی اول روی نیمکت بود ، به میدان آمد تا خط آتش دو تیم مسلح تر شوند.
سپاهانی ها آمده بودند تا دست پر از زمین مسابقه بیرون بروند. هشت دقیقه زمان کافی بود تا عماد محمد رضا ، با ضربه سر دروازه کاوازاکی را باز کند اما در بهت هم تیمی هایش با پرچم آفساید کمک داور مواجه شد.
شوک خفیف سپاهانی ها ، چشم بادامی ها را به خود آورد تا برای اعاده حیثیت در خانه، و در پیشگاه هوادارانشان ، گرد و خاک کنند. گرد و خاکی که اگر طوفان عباس محمدی (که بعد ها پرکار ترین مرد میدان لقب گرفت) ، نبود شاید دروازه سپاهان را فرو میریخت!
بازی در وقت های قانونی و اضافه بدون گل باقی ماند تا برای دومین بار در تاریخ جام باشگاه های آسیا ، ضیافت پنالتی ها ، سرنوشت تیم ها را رقم بزنند. سپاهانی ها در ضربات پنالتی بدون اشتباه ظاهر شدند. هیرویوکی تانیگوچی پنالتی را از دست داد تا ضربه جلال اکبری، سپاهان را به نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا و تقابل با الوحده امارات برساند.
پنالتی پنجم سپاهان ، خوشحالی عجیب و غریب اکبری با سر بانداژ شده ، آسمان پرنور شهر اصفهان و غول کشی آن هم در خاک ژاپن، حماسه ای بود که نه آن روز ها و نه حالا حالا ها از ذهنمان محو نخواهد شد