دلت گرم و میلادت مبارک / کلیپ اختصاصی زادروز محرم نویدکیا

پایگاه خبری طوفان زرد - به بهانه زادروز کاپیتان محرم نویدکیا
یک وقتهایی ، یک چیزهایی ، یک آدمهایی بد جور هوای دلت را سرد میکنند
یک وقتهایی چیزهایی میبینی، حس میکنی، میشنوی ، حتی دورادور غصه دارت میکند، درد دارند...
یک وقتهایی ترجیح میدی غرق بشوی تا اینکه یک نفر بیاید و به ساحل آرامش برساندت
اما درست همین یک وقتها با تمام دردهایی که روی دل سنگینی میکنند پای یک کلمه در میان می آید... همان که تو را باز میدارد که کنار بکشی و سکوت کنی و در غم غرق باشی تا دیگران به آرامششان برسند... حرمت...
به حرمت زاد روزت امروز آمده بودم حرفهای خوب بزنم...به حرمت سالهایی که آبان ماه را شادمان میگذراندیم...
به حرمت حریم دلهای شکسته و خسته ای که آمدند و گفتند یکبار دیگر بنویس...برای محرم بنویس...
سلام...
تنور دلتان گرم...نفس هایتان گرم...سردی قلبهای شکسته ی این روزهایتان گرم...
میدانم خسته ای مانند قهرمانی که گوشه گیر شده ...مثل یاری که تب داردو بالای سرش نشسته ای میبینی دارد میسوزدو کاری از دستت بر نمی آید...مثل هواداری که مهر بی ظرفیتی خورده باشد که تو خوب نیستی و پرتوقعی که حال تیمت اینچنین است...مثل او که غرورش را خرد کرده اند...او که جرات جسارت دیده از خودی و ناخودی...
دلمان سرد شده بود کاپیتان...
اما پاییز اگرچه سرد گذشت اما یادگار زیبایش هیچگاه فراموش نخواهد شد...
حرمت نامت که می آید همه اش را میسپاریم به خدا...خودش گرم میکند سردی این روزهایمان را...
نام تو که آمد ناگهان یاد شعر مادربزرگ افتادم...چقدر دلم را گرم میکرد... یکی رفت ... یکی موند... یکی بردو یکی باخت...یکی باقسمتش ساخت ... یکی رنجید ...یکی بخشید... یکی از آبروش ترسید...یکی بد شد...یکی رد شد...
یکی پابند مردم شد...یکی پابند مردم شد... یکی پابند مردم شد
تو اما باش... خدا با ماست...