ثانیه های پایانی اسفند ماه در حال گذرند...
سال نو مبارک...
زمستان برهنه نمی تواند از پس تنگدستی اش برآید؛ ماهی اندک از لباس سفید که نتوانست پوششی برای درختانش باشد... نو عروسش هم عازم بهار است.
بهاری در راه است که کسی متوجه غم زمستان نمی شود که چه مظلومانه از ساعت، خواهان گذشتن است... بهاری که شکوهش را با اردیبهشتش به رخ می کشد...
درختان شکوفه دار، تازه عروس هایی شده اند که زیبایی بهار را به برهنگی اسفند می بخشد.
چه غم انگیز است زمستانی که بار بر سفر بسته و چه عاشقانه قرار هایی که با بهار گذاشته ایم...
هنوز نیامده سفره اش را به راه انداخته ایم و این کوچه و آن کوچه نوید آمدنش را می دهیم.
فرشی گسترانده ایم باستانی به میمنت آمدنش؛ که بیاید و بشود سالی که نکوست...
مرغک ها ترنم بهاری می زنند و نغمه سازی می کنند... مردمی تبسم به لب راه می آیند با چندی که خواهد گذشت...
بهار می آید تا سردی زمستان را با گرمی و حرارت پرتو های آفتابش جبران کند؛ تا باری از شانه ی ماهش بر دارد... بهاری که صاحب سال است و صاحب حال...
طوفانی زرد رنگ، غم های مردم را به ناکجا آبادی برده است؛ طوفانی که در هرکجا یادآور نام بودن ها و زیستن ها بوده و رنگش را از تلالو خورشید به ارمغان آورده است تا طوفانی بسازد از جنس زرد...
به تک ثانیه ای وزید و از دلمان خانه تکانی کرد.
حال با وزش طوفان، بوی شب بوها هوای نصف جهان را مالامال از عطر عشق کرده است؛ ماهی های قرمز که از سر ناچاریشان در تنگی تنگ و با تمام غم، باز هم به رقص در می آیند و آنگاه که آدم ها از جوانه زدن سبزه ی بهاریشان به وجد می آیند...
همه و همه از سالی خبر می دهند که تک تک ثانیه اش طلایی است؛ سالی که میلاد حجتش شادمانی 313 یار مهدی (عج) است... سالی که نکوست و از بهارش نمایان است...
آدم هایی نوپوش شده اند که از دست داده اند تا به دست آورده اند...
سختی کشیده اند که حال لایق آسانی اند...
غم داشته اند که اینک با تمام ذوقشان می خندند منتظر مسافرشان اند...
آینه و شمعدانی ها و قرآن، پاکی سفره های غم ها... سیر، سیب، سبزه، سمنو، سنجد، سرکه، سماغ؛ هفت سین آمدنش را انداخته ایم؛ چشم براهش مانده ایم اما باز هم در همین وهله پایانی، مهربانی را نثار اسفند می کنیم؛ اویی که با نداریش ساخت اما هرگز به رویمان نیاورد...
نمی دانم این لحظات، آخرین شکوه از زمستان است یا نخستین ترانه های بهار؛ اما بر زبان می آورم:
یا مقلّب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محوّل الحول و الاحوال
حوّل حالنا الى احسن الحال
التماس دعا _ ایام به کام طلایی دلان طوفانی