هر شنبه با یادمانه های طلایی
نوستالژیک های سپاهانی من
در مطالب این سرویس پایگاه خبری طوفان زرد تصویری خاطره انگیز از بازیکنان ،افتخار آفرینی ها ،شکست ها ،پیروزی ها و یا عکس های تیمی ادوار گذشته منتشر می شود تا از هواداران خواسته شود جمله ،عبارت یا دیدگاهی که در اولین مشاهده تصویر به طور آنی از ذهنشان عبور می کنند را از طریق درج دیدگاه در همان مطلب اعلام کنند.
عبدالله ویسی؛ 16 سال و اندی بعد!
دی ماه سال 1378 اردوی تیم ملی درکیش تیم آن زمان با مربیگری منصور پورحیدری برای چند مسابقه دوستانه در آمریکا آماده میشد.
به گزارش "ورزش سه"، عبدالله ویسی یکی از آماده ترین بازیکنان اردو بود اما وقتی تیم به تهران برگشت چند ساعت مانده به پرواز آمریکا خط خورد و محمد نوازی که از بازیکنان مورد علاقه پورحیدری بود، با تیم ملی به آمریکا رفت.
همان شب یا فردایش بود که برنامه نوپای نود، اشکهای عبدالله ویسی را با آن مصاحبه صادقانه اش به تصویر کشید و خب طبیعی بود که خیلی ها دلشان برایش سوخت و خیلی ها هم از کادر فنی تیم ملی انتقاد کردند اما برای این ساده دل خوزستانی چیزی عوض نشد و بعد از آن هم درست و حسابی فرصت بازی یا حضور در اردوی تیم ملی را پیدا نکرد.
کسی نمی داند آنروز در ذهن ویسی چه گذشت و او در خلوت خودش چه تصمیمی گرفت. آیا به امروز فکر کرد یا نه؟ هرچه بود بعد از 16 سال و حدودا 4 ماه، به جایی رسید که کمتر کسی فکرش را می کرد. او با تیمی که سال قبل در آستانه سقوط بود، قهرمان شد بدون اینکه ستاره ای در تیمش داشته باشد، بدون اینکه باشگاهش هزینه چشمگیری کرده باشد و از همه مهمتر بدون اینکه حمایت رسانه ها پشتش بوده باشد.
عبدالله ویسی راهی را که چند سال قبل در مربیگری شروع کرد خیلی زود به قله قهرمانی وصل کرد تا بالاخره طلبی که از فوتبال ایران داشت را تسویه کرده باشد، البته نه با شر خر و ضرب و زور که با هوش و جنمی که در مربیگری نشان داده و پشتکار و صداقتی که چاشنی کارش کرده.
و اما چه حیف که او و امثال او هنوز هم در فوتبال ایران جدی گرفته نمی شوند. شاید اگر یک مربی بزرگ یا کوچک خارجی چنین موفقیتی به دست می آورد الان مجسمه اش را هم ساخته بودند ولی در روزهایی که حتی رسانه های ایران و دنیای مجازی به تسخیر کلودیو رانیری درآمده، احتمالا غیر از چند عکس با جام قهرمانی، سهم بیشتری نصیب ویسی نمی شود.
اگر در فوتبال ایران همه چیز سرجایش باشد، باید ویسی در یک دهه آینده به قله های مرتفع تری برسد ولی اگر چنین نشد بازهم ثابت می شود که یک جای کار یا اصلا همه جای کار ایراد دارد.
به احترامش می ایستم و برایش دست می زنم؛ برای کار بزرگی که در فوتبال ایران کرد، برای روح بزرگی که دارد، برای شجاعت و اعتمادش به جوانها و از همه مهمتر برای سادگی و صداقتی که در وجودش هست و در فوتبال، نمونه اش کم است..