باغیرتی که احسان است...
شب از نیمه گذشته است ومن بی توجه به گذر زمان به صفحه ی مانیتورم چشم دوخته ام...
عکسی از طوفان زرد با خرواری از خاطره های ریزودرشت اجازه هرکاری به جز فکرکردن به سپاهان را از من گرفته است....
یکی یکی بازیکنان را ازجلوی چشمانم میگذرانم...جدیدترها فقط فصل دوازدهم را برایم تداعی میکنن ومیشود با احترام از کنارشان زودتر رد شد
اماقدیمی تر ها صفحاتی را در ذهنم باز میکنند که ورق زدنشان حالا حالا ها تمامی نخواهد داشت...
سخت است بین این همه بازیکن دوست داشتنی یکی را برای مرور خاطراتت با او وسپاهان انتخاب کنی...اصلا انتخاب همیشه سخت است...بین راست ودروغ...بین عقل واحساس...بین سیاست وصلاحیت...بین مردم ومیز قدرت...بین عدالت وناعدالتی....ولی خب انسان ها همیشه مجبوربه انتخاب بوده وهستند
من هم بین این مردان دلیر خطه زاینده رود یکی را انتخاب میکنم...
توی این عکس کنار هم تیمی هایش دارد میخندد اما نمیدانم الان که من به عکسش چشم دوخته ام هم خوشحال وخندان هست یا نه...شاید او هم مثل من بیدار نشسته وفکر میکند که کدام راه را برای کنار امدن با سنگینی تهمت هایی که قلبش را سنگین کرده ومیفشارد انتخاب کند...
انگارهمین یک ساعت پیش بود که از بازگشت حاج صفی فابرگاس به تیم محبوبم سر ازپا نمیشناختم...یک فصل ونیم بدون حضور احسان سخت گذشت...یک قهرمانی بدون حضور احسان شیرینی اش کم شده بود...
این بازیکن کم حرف وخجالتی که بین سپاهانی ها حاج صفی فابرگاس است وتراکتوری ها حاج صفی باکلاس صدایش میکردند
اما هرچه بیشتر فکر میکنم میبینم حاج صفی باغیرت بیشتر به او میاید...اصلا برازنده خودش است...انگار این لقب را برای او ومعدود ادم هایی مثل او ساخته اند...باغیرت...
نمیدانم چندباز با این لقب در ورزشگاه تشویق شده است اما میدانم که تا ابد باغیرت باقی خواهدماند
هرچند رسانه ها بخواهنداشتباهات اخیر اورا عمدی جلوه دهند...هرچقدر که بخواهند احسان را از هوادارانش وهواداران را ازاحسانشان دور کنند موفق نخواهند شد
احسان عزیز،احسان باغیرت،احسان دوست داشتنی...قلب ما درکنار توست تا حرف هایی را به تو یادآوری کند...فقط کافی است همه ی اراجیف رسانه های وحرف هایی را که از پس بی عقلی می ایندرا دور بریزی ارام بنشینی وبه ندای قلبمان گوش کنی...ان وقت خواهی شنید که ارزوی همه ی ما موفقیت وسرافرازی تو است در کنار دیگر یاران طوفان زرد
مهم نیست که بقیه درمورد تو چه میگویند مهم این است که ما با تمام وجودمان غیرت تو را نسبت به سپاهان،تلاش تو را برای موفقیت سپاهان و غمت را بعداز ناکامی های سپاهان باور داریم ودربرابر ان سر تعظیم فرود میاوریم
ما حالا حالاها منتظر درخشش احسانمان در تیم حالاحالاها قهرمانش هستیم
چشمم را از روی عکس احسان برمیدارم...چشمانی که خیس شده اند از این همه دورویی و نامردی که در حق احسان شده است...باخودم فکرمیکنم کسانی که این حرف ها را میزنند مصداق عینی عدو هستند وعدو شود سبب خیراگر خدا خواهد...احسان باغیرت ما از این تهمت ها وحرف ها پلکانی خواهد ساخت برای بالاتر رفتن وبه سوی اینده رفتن
البته هیچکس نمیتواند وجود مافیایی را که بی شرمانه از انجام هیچ کاری برای رسیدن به لفظ قهرمانی دریغ نمیکنند را انکار کند ولی احسان بزرگتر از این حرف هاست که با یک پیامک یا هرچراغ سبز دیگری در این بیشرمی شریک شود...احسان فرزند سپاهان است ومهر هیچ فرزندی بر پدرش ومهر هیچ پدری بر فرزند ش پوشیده نیست
روی سخن اخرم با معدود دوستانی است که شاید تحت تاثیرجو موجود قرار گرفته ونادانسته با بد خواهان همکاری میکنند:
طمع از دوست نه این بود وتوقع نه چنین/مکن ای دوست که از دوست چنین مپسندند
پس ویوا سپاهان عشقمون،یعنی غرش شیرهای زنده رود
ماسپاهانیم وحالاحالا قهرمانیم
دلنوشته ای به قلم هاجر