قسمت سوم؛ وقتِ اضافه... سلام هوادار!

همه چیز داشت آنطور که باید پیش می رفت... حتما شما هم مثل من انتظار نداشتید که پارس جنوبی دست روی دست بگذارد...!
اینکه حمله ها و ضد حمله هایمان به هیجان بازی افزود خودش نقطه عطفی برای امید به آینده ی طلایی مان است...
در نیمه نخست سپاهانمان فراتر از خواسته هایش پا به میدان نهاد تا پایان بازی خوشایند تر از آنچه که باید باشد...
هرچند بازهم پنالتی به نفع سپاهان گرفته نشد...
اما هر آن که سرنوشت برایمان رقم زند قطعا همان اتفاق خواهد افتاد چه از موقعیت های رسول و گل ثاقبی و چه از صدقیان و کیخسروی...
همه چیز بوی پیروزی می داد... برای آنی که طعم تلخ شکست هنوز وجودش را آزار میدهد قطعا امیدواری ها کامش را شیرین نگه می دارد...
از رودریگرز، ثاقبی، آقایی و نویدکیا که بگذریم عجیب گلر چهارممان به چشم آمد...
شاید برای بدست آوردن لی ها و امینی ها باید به جوانانمان اعتماد کنیم... به صدقیان به کیخسروی...!
اصلا تمام جو دیشب به نفع سپاهانمان بود؛ پاس در عمق سعید آقایی در دقیقه 49 در دهانه دروازه به شاهین ثاقبی رسید تا که شاهین بر فراز آسمان امیدواری هایمان به پرواز در آید...
دیشب به خودی خودش در نقش جهان عجیب حس طوفان بعد از طوفان پدیده را داشتیم...
طوفانی از جنس طوفان زرد...!
اما تمام نقشه ها و خوشحالی های ناشی از گل مان برای رقم خوردن اولین پیروزی لیگ هفدهم یاران رسول، در تصمیمات داوری بر آب شد تا حس خوشایند پرواز و رهانیدنمان از تلخی ها از سرمان بپرد...
همه چیز داشت آنطور که باید پیش می رفت... تا آنکه در کمالِ ناباوری داور 5 دقیقه وقت اضافه برایمان گرفت...
تمام مقاومت های طلایی هایمان در دقیقه 93 در هم شکست آن هم برای تاییدی...!
بازی دیشب با تمام جنگیدن ها و دفاع هایمان به پایان خودش رسید تا بازهم داوری برایمان جزئی از بازی شود...
اخراج شک برانگیز صدقیان، بیرون رفتن پاپی، مصدومیت آقایی و نویدکیا هیچ کدام برایمان سنگین نشد چراکه ما یار دوازدهممان را داشتیم...!
یارانی که آمدند تا بگویند شکست هم برایمان پایان حمایت نیست...
سکوها همچون همیشه رنگ هواداری به خودش گرفته بود... موج مکزیکی انرژی های مثبت تماما نقش جهان را مبهوت خودش میکرد...
چه زیبا حضور دارید و این حضو زیبایتان چه بی اندازه مدد لحظه های بدشانسی هایمان است...
نمی دانم چقدر برایت بگویم که حضورت چقدر برام گفتنیست... نداهایی که هر لحظه میگوید حمله حمله...!
اما از تشویق هایت درمی یابم که تو هم به غرش شیر سپاهانیمان اعتقاد داری و می دانی به زودی خوشحالی نصف جهان در نقش جهان خلاصه میشود...
از بانوانی که آمدند... هرچند برایشان جایی در ورزشگاه نبود... آن ها آمدند تا سهم بودنشان در سکوها را در خارج از آن خرج کنند...
آمدند تا همچون مردان طلایی آنها هم جزئی از بار حمایت کردن ها را اینک با حضور در میدان بر دوش گیرند...
چقدر این تلاطم آمدن هایتان شایسته سپاس است یار سپاهانی...
سپاهانمان هرچند کمی از تلخی ها کاست اما برایش کافی نیست...
ما از کرانچار و شاگردانش بیشتر از آنچه که دیده ایم خواهیم دید... و این میسر نمی شود مگر با حضور تو...!
اینک هفته سوم هم به پایان خودش رسید تا هفته چهارم فرصتی باشد برای این مدعی قهرمانی...!
هفته آینده با مروان حسین خط حمله ی کشنده ای را خواهیم داشت...!
هرچه گذشت را به فراموشی می سپاریم و می دانیم دربی اصفهانی ها و تقابل هایشان؛ دیدار زیبایی را ارائه میکند...
دربی ستاره ها!
به امید پیروزی طلایی هایمان در برابر ذوب آهن اصفهان...
ما فردای هر بازی با شما هستیم؛ پس...
سلام هوادار!