تیم بهانه بود، اصل بودن ماست
روایتی از تیمی که منحل شد و منحل نشد
وقتی اعلام کردند آینده سازان منحل شده، ولولهای به راه افتاد، رسانهها و خبرنگارانی که از شنیدن این خبر شوکه شده بودند، ناباورانه خبر انحلال را مخابره کردند.
به این مسئول و آن مسئول زنگ میزدند که چه نشستهاید که قهرمان منحل شد، آن قدر حمایت نکردید که آینده سازان فرو ریخت.
سلبریتیها در فضای مجازی جو سازی میکردند که خواسته ورزشگاه رفتن بانوان عملی نشد، تازه قهرمان لیگ را هم منحل کردند.
آن طرف یکی در پخش زنده تلویزیونی، مسئولان را زیر سوال برد و دیگری توییت کرده بود که با مسولان فلان شرکت بزرگ تجاری قرار میگذارم که حمایتشان کند.
باورش سخت بود اما برای اولین بار چند روزی وضعیت یک تیم بانوان به دغدغه اصلی رسانهها تبدیل شده بود و در روزهای دور از هیاهوی فوتبال مردان، همه یک خواسته داشتند: آینده سازان منحل نشود.
فشار رسانهها بالاخره جواب داد و همه آنهایی که کاری از دستشان بر میآمد، فکرشان را سر هم کردند و گفتند باید برای تیم دیارمان کاری کنیم؛ سپاهان بهترین گزینه بود، جای یک تیم فوتبال بانوان در این باشگاه حرفه ای خالی بود.
هنوز آفتاب ظهر پنج شنبه پهن نشده بود که خبر رسید هیات مدیره سپاهان با فعالیت تیم فوتبال بانوان موافقت کرده و آینده سازانیها فصل جدید به نام سپاهان توپ میزنند.
دوباره فوتبال بانوان نصف جهان دلگرم شده بود و میرفت تا سایه دربدری و نداریم نداریم از روی سر مدافع عنوان قهرمانی برداشته شود که یکباره مدیرعامل باشگاهی که ثبت نشده و هیات مدیره ای ندارد، فریاد برآورد که من قبول ندارم، قرار داد ترکمانچای بسته اند.
مدیرعامل آینده سازان حق هم داشت، چند سال یک تنه این تیم را اداره کرده بود و حالا که دیگر تیمی نداشت، تمام بدهیها به پایش نوشته شده بود و ناچار به تسویه بود.
اعتراض کرد که این توافق را قبول ندارد و خودش اسپانسری پیدا خواهد کرد و تیم آینده سازان را در لیگ شرکت خواهد داد.
اما مگر همین چند روز قبل نبود که خودش اعلام کرد به خاطر پیدا نشدن اسپانسر، تیم را منحل کرده، چه طور آن موقع اسپانسری نبود تا هزینههای تیم را بدهد اما حالا وقتی سپاهانیها روی این تیم دست گذاشتند، اسپانسر هم از راه رسید.
تا چند روز قبل آینده سازان منحل شده بود اما حالا سپاهانیها میخواهند با سهمیه قهرمان فصل گذشته، تیمی راهی لیگ برتر فوتبال کند و مدیرعامل آینده سازان هم میخواهد تیمش را در لیگ شرکت بدهد، در این میان معلوم نیست چه بلایی بر سر یکی از دو نماینده استان بیاید.
برای اصفهانیهای فوتبال دوست، مهم این بوده و هست که نماینده شان در لیگ را از دست ندهند و حالا خیالشان از این بابت راحت شده، حتی اگر باشگاه سپاهان در سال اول تیمداری، بودجه زیادی برای تیم فوتبال بانوانش کنار نگذاشته باشد و نتوانند از قهرمانی نوبرانه فصل قبل دفاع کنند.
برای مردمان دیار نصف جهان، تیم مهم است نه اشخاص اما گویا برای برخی تیم بهانه است و اصل، بودن آنهاست، حالا در اینبودن چه منفعتی هستی، خدا میداند و البته بندههای خدا هم میدانند که پشت برخی اصرارها، چه واقعیاتی نهفته است، واقعیاتی که به امانت نزد میماند، شاید روزی نوبت بازگفت آنها برسد.