ما فردای هر بازی با شما هستیم
قسمت شانزدهم؛ ناجیِ همیشگی... سلام هوادار!
پس از قسمت پانزدهم و آن کابوس نا تمام که گویا قصد پایان پذیری ندارد با قسمت شانزدهم سلام هوادار در آغاز نیم فصل دوم در کنار شما طلایی دلان هستیم...
اگر خاطرتان باشد کمی از اولین دیدار تا پانزدهمین دیدار طلایی ها را به دید تحلیل بردیم و کمی در پایان نیم فصل اول یک نگاه کلی به سپاهانمان و اتفاقاتی که کم و بیش گریبان گیر لحظه هایمان شده است؛ پرداختیم...
شاید این سردرگمی برای گفتن از حال تیم مان طبیعیست که نمی دانم از بازی هماهنگ و زیبایشان امیدواریم را نمایان سازم یا از تساوی مان آن هم در دقایق آخرین بازی ابراز نگرانی کنم...
سپاهانمان دیشب حال عجیبی داشت... حالی مثل مردن برای نمردن...!
اولین موقعیت جدی این دیدار با شوت پشت محوطه جریمه مهرداد محمدی ایجاد شد که با فاصله از بالای دروازه راهی بیرون شد تا دقیقه 27 اوج دیدار دو تیم سپاهان و سایپا باشد...
در دقیقه 31 بازی ،ترابی نیتی جز گلزنی برای تیمش نداشت که با خوش شانسی که عجیب برایمان تازگی داشت و به ویژه عکس العمل به جا و عالی مدافعینمان به کلی خنثی شد و آرامش باز هم سمت سکوهای طلایی دلان سوق یافت...
تنها یک دقیقه مانده به پایان بازی در نیمه اول بود که پاس کات بک جعفری و ضربه علی محمدی موقعیت خطرناکی برای سپاهان مان ساخت تا غوغای ورزشگاه به زمان اجازه ی گذشت ندهد... هرچند موقعیت فقط یک موقعیت بود و هیچ ثمری نداشت برایمان...
علی محمدی به زیبایی و دور از توقعاتمان درخشید و این هماهنگی شیران زرد شاید استارت برای یک موقعیت طلایی است در نیم فصل دوم...
گویی نیم فصل دوم جور اولی را یک تنه دارد می کشد...
دقایق آغازین با وجود چمن و زمین نامناسب، شاگردان کرانچارمان عجیب خوش درخشیدند تا کمی هواداران را برای شروع نیم فصل به دست امید بسپارند...
نیمه اول طلایی هایمان کم نگذاشتند و با حرکات زیبا توانستند از میدان سهم بیشتری را از آن خود کنند هرچند شرایط بسیار بد ورزشگاه پاس قوامین در نیمه اول اجازه بازی سازی به هیچ یک از دو تیم را نمی داد...
اما در شرایطی که شاید اصلا انتظارش را نمی رفت مهدی ترابی روی ضربه ایستگاهی، روزنه های امید را به روی مان بست تا طلایی ها با دلی آشفته و اندوهگین نیمه دوم را آغاز کنند...
طلایی پوشانی که قربانی این ضربات ایستگاهی شده اند...!
با این وجود که سپاهانی هایمان از حریفشان عقب بودند اما بازی خوب و با برنامه طلایی ها باز هم امید را به سکوها روانه کرد تا واکنش هواداران همیشه پرشورِ طوفان زرد با ملاحظه ی این تفاوت چشم گیر سپاهانی ها نسبت به نیم فصل اول تنها تشویق های کوبنده از جهت رضایت شان بوده باشد...
سپاهانی که فراتر از انتظاراتمان ظاهر شد...
در نیمه دوم اما سپاهانی ها تلخی نیمه اول را با پاگشایی یار قدیمی طلایی مان آغاز کردند تا به بازی شان نمره ی بیست طلایی مان را نیز بیفزایند...
شریفی جایگزین آقایی شد تا با دل گرمی به آمار به معنای واقعی طلایی اش کاممان را شیرین کند...و شاید بازگشت شریفی با بازگشت سپاهان پیشینمان همراه شود...
با ورود نیروی تازه نفس و آشنای سپاهانمان، انرژی و نیرو به جمع طلایی ها پیوست تا حملاتشان طوفانی تر از هر زمان دیگر باشد...
با این تدبیر شایسته ی کرانچار، موقعیت ها صاحبشان را پیدا و سپاهانمان را مالک فرصت های طلایی کردند که چونان نیم فصل گذشته به آسانی از دستمان می گریختند....
ده دقیقه ای از شروع نیمه دوم می گذشت که شریفی در اولین ضربه اش به توپ توفیقی نیافت و این کروی سرنوشت ساز را راهی اوت کرد؛ سپس کرنر ارسالی سپاهان با ضربه وی و با اختلاف بسیار کمی از کنار دیرک عمودی راهی اوت شد تا دومین اوت شریفی در شب زمستانی حضورش رقم بخورد.
همچنین پس از به اوت رفتن شوت یزدانی از پشت محوطه جریمه، ضربه زیبا و سهمگین علی محمدی از پشت محوطه جریمه به دیرک افقی دروازه برخورد کرد تا بدشانسی های سپاهان ادامه داشته باشد... بدشانسی هایی که به قول زلاتکو نمی خواهد گریبان ما را رها کند....
کی خسروی، گلر جوانمان با اندک تجربه اش خوب به چشمانمان آمد تا با توجه به تجارب اندک او، جوان شایسته ای در نظرمان بیاید...
ارسال مهرداد محمدی با دست شاگردان دایی برخورد کرد که از سوی داور این دیدار، حقِ سپاهانی ها یک پنالتیِ بی چون چرایِ لیگ برتری بشود که از قضا توسط ناجی همیشگیِ طلایی پوشِ نصف جهانمان ضربه پنالتی منجر به گل شیرین در ابتدای نیم فصل شد تا ستاره ی سهیل کم و بیش خودش را نشان شیرهای زرد بدهد...
ساسان انصاری برای پنجمین بار رهایی بخشِ لحظات پر تنشِ زردِ طلایی مان شد تا با نامش زین پس دلمان گرم تر از همیشه بشود...
در دقیقه ۸۸ ضربه ایستگاهی زیبای محمدی به دیرک عمودی دروازه برخورد کرد تا برای دومین بار بدشانسی مانع گلزنی سپاهانی هایمان شود...
ثمره ی اندیشه قابل احترام سرمربیمان دو بار کوبیدن به دیرک دروازه و یک پنالتی بود که از آغاز تلخ نجاتمان داد...
حضور تو، 300 نفر برایمان دنیای افتخار است... تو که باشی دلمان به دست زمستان سرد طلایی مان نمی افتد...
هوادار برای بودن همیشگی تو، واژه ای شایسته تر از "سپاس" نمی بینم...
سپاهانمان به داشتن تان بر خود می بالد... حمایت هایتان گرما بخش روزهای سردِ بدشانسی ها...
وقتی اعتمادمان از جنس کوه باشد، مقاوتمان در روزهای سخت ظاهر شده و یک برد شاید ساده اما بعد از مدت ها از عسل برایمان شیرین تر خواهد بود...
سپاهان اینک مثل همیشه منتظر حمایت ماست تا همیشه طوفانی و همیشه همان سپاهانِ همیشگی باشد...
با وجود ایام نقل و انتقالات و سه ورودی به تیم طلایی مان در هفته های آینده ی سلام هوادار ازطلایی پوشان جدیدمان هم صبحت خواهیم کرد...
سپاهان خواهان حضور پرشکوه شما هواداران است...
با حضورتان و حمایتتان است که زردها، طلا می شوند...
ای کاش از صفحه جادویی، بار دیگر بتوانیم در یک قاب ما هم تماشاگر طلایی لحظه هایشان باشیم...
به امید پیروزی مان برابر پدیده ی مشهد و به امید شکست طلسم پیروزی های متوالیمان...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!