از بدسرپرستی تا یتیمی طلایی پوشان
جولان کاسبان فوتبالی در سپاهان
سپاهان را بهعنوان یکی از موفقترین باشگاههای ایران در جذب بازیکنان باکیفیت خارجی در دهه هشتاد می دانیم. حضور چهرههایی همچون لئون استپانیان، عماد محمد رضا، عبدالوهاب ابوالهیل، آرمناک پطروسیان، ابراهیم توره، جابا مجیری و البته چندین و چند بازیکن دیگر در میان طلایی پوشان اصفهانی دستاورد شیوه صحیح مدیریتی همان ایام بود. آنچه سپاهان را در آن روزها بیش از هر باشگاه دیگری به سمت موفقیت سوق میداد همین رویکرد صحیح مدیریتی و ثبات در رفتار اداری و نظاممند این باشگاه قدیمی بود.
اما ردپای سقوط آزاد سالهای اخیر اصفهانیها فقط ویژه نتایج فوتبالی نیست. اگر صحبت از لغزش مدیریتی در پایههای یک سازمان بزرگ همچون باشگاه فرهنگی فولاد مبارکه سپاهان است حتماً حواشی آن مربوط به حضور یک فرد و یک فکر نیست. مدیریت یا هیئتمدیره تنها وظیفه آسیبشناسی و ترمیم بخشهای درونی باشگاه را بر عهده دارد تا باشگاهش را از آسیبهای بیرونی و درونی حفظ کند. مشکل درست از جایی پیش میآید که اجازه ورود افراد متفرقه به حریم پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران داده میشود. آن زمان حسابوکتاب و سررشته امور از دست میرود و عوامل بیرونی و درونی به فکر زمامداری ،حکمرانی و جولان میافتند.
همین زمان، دقیقاً زمان ورود «بیزینسمن» ها هم فرامیرسد. اگر حلقه اتصالی این میان باشد و دروازه ورودی به پهنای شکاف مدیریتی، کار آنچنان هم دشوار نیست. فرصت اما برایشان غنیمت است. در نهایت یکفصل یا کمتر! میآورند و میبرند و این میان احتمالاً بحث شیرینی برایشان مطرح است به نام سودآوری.
اگر بخت یار باشد یا بهتر بگوییم سیاست چاشنی کار، از میان ده بازیکن ترازپایین و ناآشنای وارد کرده احتمالاً یک بازیکن هم طبق قانون احتمالات خوب از آب درمیآید. همان یک بازیکن حتی اگر نیمفصل هم بماند و حتی اگر ناباورانه و با تکیهبر بندهای مبهم قرارداد منعقدشده باشگاه را ترک کند، میشود «رزومه» آقای مسئول!
ضربات مهلکتر اما درراه است. خارجیهای بیکیفیت یکی پس از دیگری لباس زرد به تن میکنند و احتمالاً نیمفصل یا در نهایت یکفصل به معنای واقعی کلمه در اصفهان میهماناند. ضربههایی که یکی پس از دیگری بر پیکره سپاهان وارد میشود جبرانناپذیر است و البته تنها محدود به همین موضوع نیست.
سپاهان اما در سالهای گذشته، بهواسطه پایبندی و شفافیت قراردادی با بازیکنان داخلی و خارجی زبانزد بود. خوشحسابی و خوشقولی اصفهانیها را میتوان آخرین دستاورد دوران طلایی مدیریتی سپاهان دانست. در روزهایی که گاهوبیگاه صحبت از پروندههای فیفای از فوتبال ایران و شکایت بازیکنان خارجی از تیمهای ایرانی است سپاهان تا امروز به مشکل بزرگی برنخورده بود.
در روزهای گذشته اما، صحبت از مشکل مهدی شریفی برای انتقال به باشگاه سپاهان در محافل ورزشی مطرح شد. یکی از چهرههای قدیمی باشگاه که از اتفاق پیش از نیز بهجز مسئولیت سرپرستی تیم بزرگسالان، در مقاطعی مسئول مستقیم نقل و انتقالاتی بازیکنان بود و امروز برای به جریان انداختن روند برخی پرداختها با طرح شکایتی، ثبت قرارداد و صدور آی تی سی بازیکنان جدید سپاهان را با چالشهایی همراه کرد. اگرچه به گفته مقامی آگاه از درون باشگاه اصفهانی این مشکل مشخصاً با صدور چندین فقره سفته از سوی باشگاه حل و فصل شده است اما شکایت فردی که سابقه فعالیت درون باشگاه و داعیه «پیشکسوتی» بر پیشانی دارد دور از تصور بود. به نظر میرسد سپاهان اکنون، با پایان آخرین دستاوردهای دوران طلایی مدیران کار بلد در دهه هشتاد، وارد مرحله جدیدی از مشکلات و چالشها خواهد شد تا دیگر شنیدن این دست از اخبار هیچ شنوندهای را متعجب نکند. بدون شک یتیمی امروز سپاهان ، نتیجه بد سرپرستی روزهایی است که برای برخی «بیزینس» جای «تعصب» گرفت.