قسمت بیست و چهارم؛ پنجِ خاطره ساز ... سلام هوادار!

نمی دانم واقعا جای خوشحالیست این بردِ پر گلِ طلایی هایمان یا آنکه باید گریست به حالِ این روزهای طلایی ها که برای برد با یک تیمِ آخر جدولی اینگونه ابراز خوشحالی و رضایت دارند اما هرچه که هست نامش برد است و ما هم که تشنه ی آن...
پس بردِ شیرینِ طلایی ها تقدیم به هوادارانِ همیشه طلاییِ سپاهان...
راستش این روزها دیگر مجالی نیست برای آرامش و صبوری اما عجیب اعتماد خیمه زده و حسابی پشتمان را گرم کرده است...
حالا فرقی نمی کند ویسی باشد یا کرانچار، فرکی باشد یا ابراهیم زاده!
وقتی "اعتماد" سر لوحه ی باشگاه سپاهان بشود؛ همیشه دلمان گرمِ نجات یافتن است...
وقتی هفته گذشته از رضا دهقانی سخن گفتم و آن اعتماد به جای منصور، فکرش را نمی کردم که اینک بخواهد کولاک کند آن هم در مشهد!
اما از دو گلش که سخن میان می آورم لبم به لبخند خو می گیرد... به یاد شریفیِ آن روزها که با اعتماد ساخته شد!
دقایق اول بود که با وجود غیبت علی محمدی و کریمی دو هافبک موثر سپاهان، دهقانی کم نگذاشت و همان دو دقیقه اول پاسخ اعتماد منصور را داد تا بتواند تا آخرین لحظه با قلبی آرام این بارِ سنگین را به دوش بکشد و این خستگی و فشار را در میان دروازه حریف خالی کند....
اما دهقانی که گویا تنها منتظر یک اعتمادِ خشک و خالی بود در دقیقه 75 هم زهرش را ریخت تا روزگارِ مشکی پوشان، سیاه شود!
تا رضا دهقانی و زمان به هم برسند، انصاری و شریفی هم دست روی دست نگذاشتند و به ترتیب در دقایق 23 و 35 گل کاری کردند تا ورزشگاه زیبای مشهد نمای تازه ای به خود بگیرد!
رضا که رضایت داد به زمانِ 75 دقیقه ایِ بازی، با پاسِ شریفی، به زمان مهلت نفس کشیدن نداد تا شادی، بارِ دیگر در سکوی طلایی ها به رقص در بیاید....
ده دقیقه ای گذشت و ما همچنان منتظر پایان بازی شده بودیم که ناگهان یادمان رفت سرلک هم نتوانسته خودش را راضی کند و بی هیچ سوغاتی به اصفهان بیاید...
باز هم تعویض طلایی و باز هم گلِ اختتامیه ی غول زرد...
سرلک برای پنجمین گل سپاهان جنگید و عالمه برای چهارمین کلین شیت اش...!... و همه چیز برای طوفان زرد شدن مهیا بود...
این است که یک عالمه عاشق این تیمِ طلایی هستیم...
اصلا دیشب یک خاطره بود از آن روزهای اوجمان... و زیباست زندگی وقتی می دانیم روزگارش چرخ و فلک است و همیشه اینطور نخواهد ماند...
آری پنجِ مقدس... حالا میخواهد به یاد هادی باشد یا پنج گل دیشبمان یا حتی 5 قهرمانیمان!... هرچه که هست مقدس است این پنجِ خاطره ساز!
هوادارانی شدید بی نظیرتر از همیشه... که نمی دانم چگونه توصیفاتم را به عرصه ی واژه ها بکشانم...
اصلا هیچ گاه فکر نمی کردم روزی با هوادارانی رو به رو شوم که دایره ی لغاتم در برابر حمایت هایشان، بویِ حقارت بگیرد...
نمی دانم بگویم از حمایت یا تکیه گاهیتان... نه مثلا بگویم بی نظیریتان را ولی آن وقت از تشویق ها و قلبانِ طلایی تان چه بگویم... هرچه واژه بگویم ناقص است برای دنیای هواداریتان...
من می گویم "حضور همیشگی" تا شاید مکملی باشد بر این همه واژه!
هوادار بودن را خیلی ها می دانند... هوادار ماندن را اما تنها تو می دانی که مانده ای حتی اگر تمامِ روزهایمان تلخ تر از دیروز باشد...
نیازی به مسئولان نیست وقتی یک عالم پشت این تیمِ همیشه طلایی هستند...
دستِ سپاهان را گرفته ایم و این اتحاد، خاصِ هوادارانِ طلایی است...
سرخابی ها را می گویند بزرگترین هوادارانِ عالم را دارند اما بگذارید کمی در جهالتِ خودشان خوشحال باشند... وقتی فرقِ هوادار و هوادارنما را نمی دانند؛ باید بزرگترین هوادارانِ عالم را هم داشته باشند... در حالی که سپاهان، بزرگترین عالمِ هواداری را دارد!
افتخارمان این است که جمعیتتان در تلخی ها زیادتر می شود!
هوادار یعنی بداند تیمِ روزهای سخت، حمایت می خواهد و در روزِ قهرمانی، هوادارهایِ تیم های پایتخت هم هوادارِ ما هستند!
هوادارِ سپاهان، همیشه هوادار است و این سرِّ همیشه ماندگار برای یادگاری هایمان است...
تیمی که اسطوره اش محرم باشد؛ در دارایی اش، بودنِ چنین هوادارانی جای تعجب ندارد.... اسطوره ی همیشه طلایی ماند؛ تا هوادارِ همیشه طلایی بمانیم...
سپاهان هرچند جایش اشتباه است در این جدول اما ما به اشتباه نخواهیم افتاد و روزی این سوء تفاهم را حل خواهیم کرد...
روزی که همه، رقیبِ این شیرِ طلاییِ مدعی باشند!
سپاهان، بی نظیر ترین هواداران را دارد... و... هواداران هم بی نظیر ترین سپاهان را خواهند ساخت...
زمانی که... باورمان نمی کردند...!
هوادار می داند که سپاهان یعنی عشق... یعنی سیادت، پدیدار کننده ی اعتماد و همتِ آینده ی نور است!
سپاهان با این هواداران اینجای جدول نخواهد ماند... غرشِ شیر سپاهان را جدی بگیرید... یادتان نرود سپاهانمان در بازی دیشب تنها یک گل برای تاریخ ساز شدن کم داشت!
ما می دانیم منصور ابراهیم زاده فرصت می خواهد... ما هرگز مانعِ این فرصت ها نخواهیم شد...
هفته ی آینده پایان بازی های نود و شیشیِ سپاهان است... ای کاش فرجی شود در این روزهای گره خورده ی مان...
به امید پیروزی پر گل طلایی ها در دیدار با گسترش فولاد تبریز...
ما فردای هر بازی با شما هستیم، پس...
سلام هوادار!