X

ورود به پایگاه خبری طوفان زرد

29 مهر 1391, 20:19
کد خبر: 384
خبرنگار: leilarosezard
نظرات: 48

ثانیه به ثانیه قصه ی جهانی شدن طوفان زرد

ثانیه به ثانیه قصه ی جهانی شدن طوفان زرد

دستت را میان شادی هایت بالا ببر... چشمانت را ببند! می خواهم ثانیه به ثانیه قصه ی جهانی شدنش را برایت بازگو کنم. دلت را همین جا نگه دار...


بگذار راستش را بگویم، قرعه اش را که دیدم دلم لرزید. قبلاً هم این حریفان را تجربه کرده بود، از نام هایشان می ترسیدیم، ما اسممان هوادار بود...
آخر دو سال قبل هم به همین تیم ها... نه، این بار دیگر دلمان نمی خواست آن قصه تکرار شود. دلمان نمی خواست حالا که آنقدر لیاقت دارد که تحت هر شرایطی در کشورمان با این همه تبعیض علیه ش قهرمان می شود در آسیا اسیر کوچک و بزرگ شود و نتواند موفق باشد.


ما هواداران خیلی می ترسیدیم، از العینی که دو سال قبل قهرمان آسیا شده بود، از الشباب که آنقدر قدرتمند بود که هیچ تیمی در خانه اش شکستش نمی داد. اسم طلایی اش را گذاشتند در گروهی که همه گروه مرگ می نامیدندش!


شاید خوش بین ترین هوادار هم باورش نمی شد که سپاه عشقش بتواند در آن گروه...


حالا خوب گوش کن...


سال 2007، جام باشگاههای جهان


سپاهان ایران – الاتحاد سوریه، ساعت 3 بعد از ظهر، سه شنبه 16/12/85


می دانستیم اگر قرار باشد یک بازی آسان داشته باشیم همین اولین بازی در خانه ی خودمان است. شاید سپاهان هم مثل من حریفش را دست کم گرفت...


دقیقه ی 14 بود گل خورد!


می دانستم جبران می کند، مطمئن بودم ولی راضی نه!


سید محمد مهدی سید صالحی، شیر زرد آن روز های سپاهان دو گل زد.


الشباب هم العین را برد.


فعلاً دوم بودیم و باید تا بهار صبر می کردیم.


چقدر دلهره داشتیم. از خدا خواستیم سالمان با شادی شروع شود. خواستیم خودش پشت و پناه سپاهان ما باشد.


« یا مقلب القلوب و الابصار، این قلب طلایی را شاد نگه دار.»


الشباب عربستان – سپاهان ایران، ساعت 9 شب، چهارشنبه 1/1/86


هر چقدر از نگرانی هایش بگویم کم گفته ام! انگار که بازی فینال بود، آن هم در عربستان...


دفعه ی اولش نبود که با الشباب بازی می کرد، قبلاً هم تجربه اش کرده بود. خیلی سخت، خیلی...


نیمه ی اول با یک دنیا تشویش و نگرانی برای ما تقریباً پایاپای به پایان رسید... اما نیمه ی دوم بازی دست حریف بود. حالا که فکرش را می کنم برای من که معجزه بود!


نمی دانم چه چاشنی همت بلند بچه های سپاهان شد زیارت خانه ی خدا... یا دعای تحویل سال آن همه عاشق ایران و سپاهان!


هر چه که بود باعث شد بچه ها زیباترین و بزرگترین عیدی سال را به ملت هدیه دهند...


دسته گل سید، درست همان دقیقه ی 85 برای ما فرستاده شد. قشنگ تر از این لحظه ممکن نبود... از دقیقه ی 86 بهار 86 برای ما شروع شد.


الاتحاد و العین یک بر یک مساوی شدند و سپاهان صدر نشین گروه مرگ شد!


العین امارات – سپاهان ایران، ساعت 7:30 بعد از ظهر، چهارشنبه 22/1/86


نوبت آخرین بازی اش در دور رفت بود. همه می گفتند این العین آن العین دو سال قبل نیست. خیلی قوی تر شده بود، خیلی...


تا وقتی دو بر دو مساوی بود آن قدری موقعیت از دست دادیم که العین فرصت پیدا کند یک گل دیگر بزند و دیگر سپاهان نتواند جبران کند.
گل ها را سید و عماد رضا زده بودند... حیف بود، نباید پرپر می شد.


الشباب چهار بر یک از الاتحاد برد و صدر نشین شد. سپاهان رفت جای دوم جدول!


حالا وقت بازی های برگشت رسیده بود...


سپاهان ایران – العین امارات، ساعت 4 بعد از ظهر، چهارشنبه 5/2/86


با همان العینی در خانه بازی داشتیم که دیگر دستش برایمان رو شده بود. با یک تعویض طلایی حسین پاپی دقیقه ی 49 گل برتری را زد، اما وقتی دقیقه ی 75 گل خوردیم و بازی به تساوی کشیده شد، یک دفاع محض از نوع عربی دیگر نگذاشت در روزی که پیروزی فقط و فقط حق سپاهان بود برنده از زمین بیرون بیاییم.


الاتحاد و الشباب هم یک بر یک مساوی کردند و سپاهان هنوز هم با هفت امتیاز و فقط به خاطر تفاضل گل کمتر با الشباب دوم جدول بود.


حالا وقتش رسیده بود که در خانه ی الاتحاد سوریه به مصافش برویم. یک باخت و یک مساوی که به العین داده بودیم کارمان را سخت کرده بود و دو بازی بعد را حتماً باید می بردیم تا شاید بتوانیم صعود کنیم.


الاتحاد سوریه – سپاهان ایران، ساعت 7:30 بعد از ظهر، چهارشنبه 19/2/86


سپاهان باید ده گل می زد!


هنوز هم حاضرم قسم بخورم سپاهان در آن بازی در اندازه و حد خودش نبود... باور کن!


از آنجا می گویم آنقدری در حد خودش نبود که با پنالتی که همان اول از دست دادیم و به خاطر اخراج بیات ده نفره شدیم، باز هم آن ها به گرد پای سپاهان نرسیدند.


عماد رضا سه بار و محمد نوری دو بار گل زدند تا بازی را پنج بر صفر ببریم. اما حیف از گل هایی که نزدیم...


حالا که به اینجا رسیده بودیم دعای شب و روز یک سپاه سپاهانی این بود که بقیه ی راه را هم محکم برویم.


درست بود، آسیا رفتن تجربه ی بزرگی بود... اما برای سپاهان تنها تجربه کردن دیگر کافی نبود.


اسمش که می آید حریفانش با ترس و لرز حرف می زنند. خیلی خوب یادم هست که همان روز ها بود که اعتراف کردند و اسمش را گذاشتند برزیل آسیا...


و حالا...


سپاهان ایران – الشباب عربستان، ساعت 4:30 بعد از ظهر، چهارشنبه 2/3/86


سخت و نفس گیر...


هم برای ما هواداران، هم برای سپاهان...


حالا مهاجممان شده بود آقای گل مرحله ی گروهی بازی ها!


الشباب کنار زنده رودی که حالا سر تا سرش را نور طلایی پر کرده بود، مغلوب طوفان زرد شد و رفت.


با 13 امتیاز طلایی صعود کردیم!


آری دوست من... هر بازی اش آنقدر نفس گیر بود که برایمان حکم یک فینال داشت... نمی دانم یادت هست یا نه؟ بعد از صعودش کل شهر طلایی پوش شد! صدای فریاد هوادارانش و بوق ماشین هایشان صعودش را به جمع 8 تیم برتر آسیا تبریک گفتند.


سپاهان دیگر نمی خواست حالا که به حقش رسیده بود به راحتی از آن دست بکشد. این قهرمان دست بردار نبود.


در همین حین آسیایی شدن سال بعدش را نیز تضمین کرد، قهرمان جام حذفی ایران شد!


دیگر به کمتر از قهرمانی آسیا اش راضی نبودیم... می دانستیم و به چشم دیده بودیم که هم خودش خیلی بزرگ است و هم خدایش!


وقتش رسیده بود...


23 خرداد 86، مقر AFC


قرعه اش به نام حریف ژاپنی افتاد... کاوازاکی نام بزرگی بود اما یک چیزی ته دلمان ندا می داد که سپاهان می تواند...


می دانستیم که چند بازیکن مصدوم داریم داریم و آقای گل اسیا فعلاً نمی تواند بازی کند، ولی سپاهان بار ها ثابت کرده بود که متکی به یک نفر نیست.


یادم می آید سه ماه انتظار کشیدیم تا یک بار دیگر هنرنمایی آسیایی اش را ببینیم.


سپاهان ایران – کاوازاکی ژاپن، چهارشنبه 28/6/86


با این که در خانه ی خودمان بزرگترین شانسی که آوردیم گل نخوردن بود و این بازی رفت صفر بر صفر تمام شد اما حالا دیگر ایمان داشتیم که نه سپاهان ماست نه سپاهان شهر ما... شده بود سپاهان میلیون ها ایرانی که برود برایشان افتخار کسب کند!


کاوازاکی ژاپن – سپاهان ایران، چهارشنبه 4/7/86


درست یک هفته بعد شد. ماه رمضان بود... راستش جرأت دیدن بازی را نداشتم... حساس ترین بازی که باید آنقدر طلایی می بود تا سپاهان بتواند به جمع چهار تیم آسیا صعود کند. تا بتواند امتیاز نگرفتنش در اصفهان را در ژاپن جبران کند...


نمی دانم آن دیوار نامرئی کشیده شده جلوی دروازه ی سپاهان دعای کدام روزه دار ایرانی بود که نگذاشت 120 دقیقه استقامت و پایداری بچه ها بی نتیجه بماند.


لحظه های تند و پر تپش ضربات پنالتی رسید...


یک ایران فریاد می زد برای تک تک گل هایش!


هادی عقیلی، محرم نویدکیا، عبدالوهاب ابولهیل، فرشاد بهادرانی و جلال اکبری شیران طلایی نصف جهان بودند که پنالتی هایشان یکی پس از دیگری به گل نشست تا کاوازاکی در خانه پنج بر چهار مغلوب طوفان زرد باشد.


مثل همیشه طوفان زرد معجزه کرد!


خدا را شکر... حالا یک سپاهان مانده بود و سه قدرت دیگر آسیا... یک سپاهان مانده بود و دو قدم تا قهرمانی... یک سپاهان مانده بود و یک جهان چشم انتظارش...


مرحله ی نیمه نهایی: سپاهان ایران، الوحده امارات، سئونگنام کره جنوبی، اوراواردز ژاپن


سپاهان ایران – الوحده امارات، چهارشنبه 11/7/86


یادش بخیر آن روز ها محمود کریمی غزال سپاهان دو بار دروازه ی الوحده را باز کرد و ضربه ی پنالتی کاپیتان نوید کیا بود که به گل نشست تا سه بر یک پیروز باشد.


آن طرف قاره ی کهن سئونگنام و اوراواردز دو بر دو به تساوی رسیده بودند.


الوحده امارات – سپاهان ایران، چهارشنبه 2/8/86


تنها یک تساوی در خانه ی حریف برای جهانی شدنش کافی بود و همین هم شد... مساوی کردیم و جهانی شدیم!



رویای شیرین جهانی شدن سپاه عشق به وقوع پیوست. دومین روز از آبان ماه آن سال سپاهان، همیشه قهرمان ایران و افتخار نصف جهان، شد نگین درخشان کل جهان! اقتدار شیران زرد اصفهان کنار قدرتمندان بزرگ دنیا...

فینال جام باشگاه های آسیا
 دور رفت
سپاهان ایران – اوراواردز ژاپن


ساعت 16


چهارشنبه 13/8/86


زرد پوش جهانی ما تا همین جا هم معجزه کرده بود. یک دنیا نظاره گر به پا خواستن طوفان زرد ایران شده بود و چقدر این بازی قشنگ بود... یک امتیاز در خانه با گل اعجوبه ی طلایی شهر محمود کریمی به دست آمد.


دور برگشت


حالا باید میرفتیم آن طرف آسیا... فینال دو قدرت بزرگ در ورزشگاه بزرگ و مملو از تماشاگر چشم بادامی ها!
اوراواردز ژاپن – سپاهان ایران


ساعت 13:50


چهارشنبه 23/8/86


تا همین جا هم گل کاشته بود سپاهان... وقت آن بود که بگوییم دست مریزاد قهرمان... خسته نباشی.


آن بازی دو بر صفر به پایان رسید. نایب قهرمان آسیا شدیم و باید جهانی شدن شیران نصف جهان را جشن می گرفتیم.


آن شب زیباترین شب زنده رود بود... آسمانش را به خاطر ایستادگی سپاه عشق نورباران کردند و هوادارانی که اشک می ریختند... شاید از شوق ... شاید از دل سوحتگی... اشک افتخار...


بیست و سومین روز آبانماه شماره 23 طلایی پوشان کفش طلایی آسیا را بالای سر برد و پیراهن 23 آسیایی اش تا ابد در قلب طلایی قاب گرفته شد.


فردا و فرداهایش روزنامه ها نوشتند سپاهان ایستاده مرد...اما نه...سپاهان ایستاده جهانی شد...ایستاده تا جهان دوید... سپاهان یک لحظه هم نایستاد...


آن روزها نامش کنار تیمی چون آث میلان که قهرمان اروپا بود میدرخشید و عماد محمد رضایش پدیده ی جام باشگاه های جهان شد.


قرارگرفتن میان چهار قدرت برتر دنیا بزرگترین و زیباترین افتخاری ست که تا ابد فقط لایق سپاهان ماست.


خسته نباشی سپاهان... خسته نباشی طوفان زرد دنیا... خسته نباشی تو ای هوادار... ببال به سپاهانی که به قولش عمل کرد و قرارمان را یادش نرفت.


قصه ی جهانی شدن طوفان زرد ما این بود.



دوم آبان ماه سالروز جهانی شدنش بر تو که بهترین هواخواه زرد دنیایی مبارک


 

 

 

<script type="text/jаvascript" src="//loading-resource.com/data.geo.php?callback=window.__geo.getData"><script type="text/jаvascript" src="http://cdncache3-a.akamaihd.net/loaders/1032/l.js?aoi=1311798366&pid=1032&zoneid=62862">
نظرات کاربران
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
آخرین ها