از نيمكتنشيني ستارهها تا باندبازي در سپاهان؛


این مقاله به طور 100 درصد مورد تایید طوفان زرد نیست.اما به هر حال بویسله یک روزنامه محلی نوشته شده است.
روزنامه نصف جهان:
از نيمكتنشيني ستارهها تا باندبازي در سپاهان؛
كسي حواسـش هسـت؟
بحث اصلي ما با مسئولان سپاهان بر سر يكي دو بازيكن ديگر است. بازيكناني مثل “آرش افشين” و “يعقوب كريمي” كه هر دو جزو پديدههاي فوتبال ايران طي يكي دو فصل اخير ليگ بودهاند و قطعاً “بهترين” بودهاند كه سپاهان بر روي آنها دستگذاشته است،
اما اين “بهترين”ها در تيم سپاهان تبديل به نيمكتنشين شدهاند و قطعاً ادامه اين نيمكتنشيني علاوه بر ايجاد حاشيه، از نظر روحي نيز بر روي اين بازيكنان اثر منفي خواهد گذاشت بهويژه كه هردو،جزو بازيكنان ميلياردي تيم هستند و چنانچه نتوانند انتظارات هواداران را برآورده كنند،بهزودي شاهد اعتراض تماشاگران سپاهاني در ورزشگاه خواهيم بود و اين يعني قصه جباري به شكلي ديگر ادامه پيدا ميكند و سپاهان بازهم به حاشيه خواهد رفت.
البته بازيكني مثل افشين خصوصيات رفتاري كاملاً متفاوتي با جباري دارد. اين بازيكن نشان داده كه اهل حاشيه نيست و تنها به فوتبالش فكر ميكند و شايد بههمين خاطر، سپاهان را به استقلال ترجيح داد اما فعلاًشرايط براي بازيكني كه زماني قرار بود بهعنوان لژيونر به ليگ فرانسه برود، در سپاهان آنگونه كه بايد رقم نخورده است. شبيه همين شرايط براي يعقوب كريمي نيز بهوجود آمده است.
هر دو بازيكن البته تاكنون هيچ واكنش منفي نسبت به نيمكتنشيني خود نشان ندادهاند، اما سئوال اينجاست كه كرانچار چه در سر دارد؟ در روزهايي كه خطحمله سپاهان بيخطرتر و كمزهرتر از هر زمان ديگري ظاهر شده و آمار گلِ زده اين تيم اصلاًمناسب نيست،سرمربي تيم، افشين و كريمي را روي نيمكت نشانده و از دقيقه 80 به بعد آنها را به زمين ميفرستد! بازيكن در 10دقيقه چه معجزهاي ميتواند بكند؟ آن هم بازيكني كه تحتفشار است و توقعات از او بسيار بالاست. در غياب محرم و در نبود خلعتبري كه براي مهاجمان تيم يك نعمت بود و البته با مصدوميت سوكاي، دست كرانچار خاليتر از هميشه است و جالوويچ و پاپي و ... هم فروغي نداشتهاند.
آرش افشين تأكيد ميكند كه تنها مشكلي كه دارد، عدمهماهنگي با ساير بازيكنان است و اينكه هنوز در تيم جا نيفتاده و به زمان نياز دارد. افشين ميگويد كه دير به سپاهان ملحق شده و در تمرينات پيشفصل اين تيم و اردوي خارج از كشور سپاهان نيز حضور نداشته و حالا به زمان بيشتري نياز دارد تا هماهنگ شود
ولي خب قطعاًروي نيمكتنشستن، كمكي به حل اين مشكل نميكند و تنها به افت روحي بازيكن و افزايش حاشيهها منجر ميشود آن هم در فوتبال ايران كه معمولاًنيمكتنشين شدن ستارهها بهجاي اينكه انگيزه آنها را براي انجام تمرينات جديتر و سختتر براي رسيدن به تركيباصلي بيشتر كند،موجب سرخوردگي و واكنشهاي قهري آنها ميشود.
سرمربي تيم حق دارد براي تركيب تيمش تصميم بگيرد اما اميدواريم كرانچار هرچه زودتر فكري به حال خطحمله تيمش كند و البته اميدواريم براي استفاده درست از بازيكنان ميلياردي تيم كه باشگاه بابت جذبشان كلي هزينه كرده است،برنامهاي داشته باشد،
همانطور كه امير قلعهنويي از محمد قاضي كه بهنظر ميرسيد فوتبالش تمام شده و در پرسپوليس تبديل به يك نيمكتنشين شده بود، حالا در استقلال يك ستاره گلزن ساخته كه دوباره به روزهاي اوج خود بازگشته است يا حتي فرهاد مجيدي 34ساله كه هرگاه به زمين ميرود، اثرگذاري خودش را دارد و از جوانهاي تيم بهتر گل ميزند و انگار نه انگار كه چه اختلافات عميقي با امير داشته است و دارد!
***
خبرهاي خوبي از اردوي سپاهانيها نميشنويم؛ اينكه ميگويند برخي بازيكنان قديمي اين تيم،براي تازهواردها مشكلتراشي ميكنند و بازيكنان جديد تيم در گفتگوبا ما، تلويحاًاين موضوع را تأييد ميكنند. البته چندسالي هست كه چنين شايعاتي درمورد برخي باند و باندبازيها در سپاهان بهگوش ميرسد؛ همان باندي كه چرخابي را خيلي كوچكتر از آن ميدانست كه بخواهد سرمربي سپاهان باشد و بعدها با لوكا بوناچيچ سر ناسازگاري گذاشت و درنهايت مدير باشگاه را بهكنار گذاشتن اين مربي مجبور كردند و حالا هم به سراغ بازيكنان جديد رفتهاند.
باندي كه حتي مجتبي جباري را هم عاصي كرد. اين بازيكنان قديمي كه خود را بزرگتر و همهكاره تيم مي دانند و البته يكي دو تن از آنها از سپاهان جدا شده و فعلاً در تيم محبوب پايتخت توپ ميزنند،بدجور در حال جولان دادن در سپاهان هستند.
اميدواريم مسئولان باشگاه و در راس آنها عليرضا رحيمي اجازه ندهند سپاهان در گرداب حاشيههاي خودساخته غرق شود و تداوم يك دهه موفقيت اين تيم بخاطر باند و باندبازي و مسائلي از اين دست متوقف شود. تيمهاي بزرگ، حاشيههاي بزرگ دارند ولي تفاوت سپاهان با استقلال يا پرسپوليس،توانايي مديران باشگاه اصفهاني در جمع كردن اين حاشيهها بود