مصاحبه اختصاصی طوفان زرد با رسول خوروش/ از کودکی تا امروز مردی از جنس سپاهان
شامگاه یک روز پاییزی، رسول خوروش، پیشکسوت و سرپرست اسبق باشگاه فولاد مبارکه سپاهان، در جمع نویسندگان و مدیران وبسایت طوفان زرد، جامع ترین وبسایت هواداری تیم سپاهان حاضر شد و در یک محیط دوستانه گپ و گفتی در مورد باشگاه سپاهان، گذشته و حال این تیم و زندگی شخصی خود رسول خوروش شکل گرفت.
10 بهمن ماه 1331 در اصفهان، در خانه ای واقع در سبزه میدان متولد شدم. در آن محله یک زمین فوتبال بود که علاقمندان در آن به ورزش هایی مثل فوتبال و والیبال و... مشغول بودند. برادر و پسر عموی من در آن زمان عضو باشگاه شاهین بودند و هر روز عصر لباس می پوشیدند و به این زمین برای تمرین می رفتند. از 8 سالگی من را هم همراه خودشان می بردند که آن زمان در تیم خردسالان شاهین مشغول بازی شدم.
بهترین خاطره آن دوران
در سال 42 رقابت بین شاهین و تاج در لیگ اصفهان برای فتح جام بود. آن زمان مدیر باشگاه مرحوم حریری بود که اخلاق و رفتارش زبانزد بود. به طوری که وقتی شاهین و تاج بازی داشتند بازیکنان تیم تاج مرحوم حریری را به عنوان داور انتخاب می کردند. آن بازی برگزار شد و تاج قهرمان شد.
قرار بود تیمی از اصفهان برای مسابقات قهرمانی کشور انتخاب شود و 8 نفر از شاهین، 7 نفر از تاج و 3 نفر از دارایی انتخاب شدند. اما بازیکنان تاج قبول نکردند و می گفتند چرا شاهین یک نفر بیشتر از تاج در این تیم دارد؟
مرحوم حریری هم که بسیار منضبط بود گفت هیچ کس از تاج نیاید و فقط تیم شاهین و سه نفر از دارایی به مسابقات قهرمانی کشور بروند.
این تیم به تهران رفت و با شکست تیم های قدرتمندی که اکثر بازیکنان تیم ملی را داشتند قهرمان کشور شدند و این اولین قهرمانی سپاهان بود.
ورود به تیم اصلی سپاهان
در سن 16 سالگی به تیم بزرگسالان سپاهان ملحق شدم. بعد از آن در سال 49 اولین مسابقات باشگاهی کشور برگزار شد و تیم ما نماینده اصفهان بود. در آن بازی ها 8 تیم شرکت داشتند که 4 تای آن ها از تهران و 4 تا از شهرستان بودند. در آن مسابقات ما بعد از 4 تیم تهرانی، پنجم شدیم.
افول شاهین
در سال 51 و آغاز جام تخت جمشید از طرف دولت بخشنامه ای آمد که تیم هایی می توانند حضور داشته باشند که باشگاه باشند و دارای زمین اختصاصی باشند. به همین دلیل ذوب آهن را به جای ما به این مسابقات فرستادند. محمود یاوری به این تیم رفت و سرمربی آن شد. از من هم خواستند به ذوب آهن بروم ولی من در حالی که ذوب آهن در آن زمان ماهیانه 400 تومان حقوق می داد، نتوانستم در آنجا بازی کنم. اینجا جایی بود که سپاهان در آستانه انحلال قرار گرفت ولی این اتفاق نیفتاد.
سال بعد ما را در یک لیگ پایین تر یعنی دسته یک قرار دادند. اولین بازی ما با پاس یزد در یزد بود که بازی رفت و برگشت و حذفی برگزار میشد. ما هم تیم لیگ بودیم و با غرور به زمین رفتیم و با نتیجه 1-0 شکست خوردیم. گفتیم در بازی برگشت گلبارانشان می کنیم. اما پاس یزد یک بازی فوق العاده بسته ارائه داد و ما هم طلسم شده بودیم. هر کاری کردیم نتوانستیم گل بزنیم. حتی چند بار توپ هایمان به تیر دروازه پاس خورد اما در پایان بازی 0-0 مساوی و ما حذف شدیم. واقعاً اینجا جایی بود که انحلال سپاهان قطعی شده بود. ما اصلاً رویمان نمی شد که به ورزشگاه برویم و تمرین کنیم.
بازگشت اصفهانی ها
چند ماهی که اینگونه گذشت تا قبل از شروع بازی های اصلی لیگ دسته یک، اخبار ورزشی ساعت 7 اعلام کرد که پاس یزد به دلیل نداشتن توانایی مالی انصراف داده و سپاهان باید فردا در مقابل تیم شیراز بازی کند. شبانه اعضای تیم را از خانه هایشان جمع کردند و با اتوبوس به شیراز رفتیم. در آن زمان هتل برایمان نمی گرفتند و ما و هوادارای اصفهانی که آمده بودند را در یک مدرسه اسکان دادند.
در آن بازی ها ما اول شدیم و گمرک اهواز هم از گروه دیگر آمد. این دو تیم باید با هم بازی می کردند. در اصفهان بازی 2-2 مساوی شد.
به دلیل این که فدراسیون گفته بود که چون این تیم زمین ندارد نباید به جام تخت جمشید بیاید در کار ما مانده بود که اگر شاهین اول شود چه می شود. به همین دلیل با داور صحبت کرده بودند که به نفع گمرک بگیرد.
آن بازی مساوی شد و ما یک گل هم زدیم که داور آفساید اعلام کرد در حالی که به هیچ وجه آفساید نبود. بازی به پنالتی کشید. در ضربات پنالتی با درخشش آقای برزمهری که هم پنالتی خودش را گل کرد و هم پنالتی گرفت شاهین به جام تخت جمشید صعود کرد.
بازیکنان آن زمان این تیم آقایان تابش، برزمهری، اخوان، صفاپور، مردانی و جفاری بودند و من هم به عنوان هافبک چپ شماره 21 را می پوشیدم.
دهه 50، اوج فوتبال رسول خوروش
در دهه 50 و در جام تخت جمشید تاج و پرسپولیس قوی ترین تیم ها بودند و گل زدن به آن ها خیلی سخت بود. اما من جزو معدود بازیکنانی بودم که به هر دوی این دو تیم گل زدم و به این موضوع معروف شده بودم.
به خاطر می آورم که در یکی از حساس ترین بازی های فصل، ما در برابر تاج قرار گرفتیم. در آن فصل تیم تاج یکی از قوی ترین تیم های آن چند سال بود و ما هم تا دقیقه 75 با نتیجه 3-0 از آن ها عقب بودیم. اما با زدن سه گل که یکی از آن ها را من و یکی را هم آقای رحیمی به ثمر رساندیم، بازی با نتیجه ی 3-3 تمام شد و توانستیم تاج را در ورزشگاه آزادی متوقف کنیم. این بهترین خاطره ی دوران فوتبالی من است.
تحصیلات در حین ورزش
زمانی که در تیم خردسالان بازی می کردم مرحوم حریری کارنامه هر ثلث بچه ها را چک می کرد و کسانی که افت تحصیلی داشتند را از تیم کنار می گذاشت. زمانی که ما در تیم بزرگسالان بازی می کردیم چند نفر دکتر و چند مهندس داشتیم و همه تحصیل کرده بودند.
من رشته ریاضی بودم و در پی مسائلی که پیش آمد در رشته جغرافیا مشغول به تحصیل شدم و توانستم در دانشگاه اصفهان لیسانس این رشته را بگیرم.
خروج از ایران
زمانی که فارغ التحصیل شدم قصد خارج شدن از کشور را داشتم و در آزمون اعزام به خارج ثبت نام کردم که این امتحان با بازی سپاهان- ذوب آهن در یک روز قرار گرفت و من بازی را به امتحان ترجیح دادم. ولی درست 10 روز بعد اعلام شد که در آزمون تقلب شده و امتحان تکرار می شود.
در سال 56 از ایران خارج شدم و برای تحصیل به آمریکا رفتم. در آنجا هم فعالیت فوتبالی خود را ادامه دادم و با جمعی از دوستان تیم آریا هیستون را افتتاح کردیم که هنوز هم به فعالیت خودش ادامه می دهد و در سطح خوبی هم هست. خودم هم در آن زمان هم مربیگری هم بازی می کردم. برخی از بازیکنان تیم ملی هم در این تیم بازی کردند. همزمان هم در رشته تربیت بدنی فوق لیسانس خودم را گرفتم.
دوباره سپاهان
سال 86 به کشور برگشتم. قبل از آقای رحیمی، آقای ساکت از من برای بخش روابط بین الملل باشگاه دعوت کردند. من هم چند روز رفتم اما از محیط و فضای موجود خوشم نیامد و نماندم. بعد از آن و در زمان آقای رحیمی به سپاهان پیوستم و سرپرست این تیم شدم. آن موقع سپاهان 9 بازیکن را از دست داده بود که اکثر آن ها تیم ملی بودند و به علاوه ابراهیم توره که بالاتر از سطح تیم ملی هم بود. لوکا هم بسیار نا امیدانه با افت سپاهان برخورد می کرد. رفتار بوناچیچ در قبال ایرانی ها هم بسیار بی ادبانه بود و بعضاً به بازیکنان یا تیم مدیریت توهین می کرد. من مطمئن بودم که لوکا به درد سپاهان نمی خورد و باید برود اما آقای رحیمی باز هم صبر کرد ولی بعد از بازی با مس او را کنار گذاشتند.
سرمربی موفق کروات با کارنامه مبهم در ایران
با توجه به این که کرانچار کارنامه خیلی خوبی در اروپا داشت و حتی در کشوری که صادر کننده مربی فوتبال است، سرمربی تیم ملی این کشور شده بود و همچنین فرصت بسیار کمی که در پرسپولیس به او داده شد، ما بدون درنظر گرفتن نتایج او در پرسپولیس، او را انتخاب کردیم و خدا را شکر که خیلی خوب توانست در ایران کار کند و مربی خوبی برای سپاهان شد.
خرید ها و تصمیمات عجیب کرانچار، فنی یا شخصی؟!
قطعاً تمام تصمیمات کرانچار فنی است و او مربی حرفه ای است که مشکل شخصی با بازیکن خاصی ندارد. در مورد بازیکنانی که رد، گرفته یا نیمکت نشین شدند، بعضی دلایل کاملاً فنی داشتند و بعضی نظر مربی بود. به طور مثال جانواریو به برزیل رفته بود و مصدوم شده بود. سه هفته به ما جواب سر بالا می داد تا بهبود پیدا کند و به ایران برگردد اما وقتی برگشت ما متوجه شدیم و قراردادش را فسخ کردیم و بعد هم دیدیم برای استقلال هم نتواست بازی کند. قطعاً بقیه جدایی ها یا نیمکت نشینی ها هم دلایل فنی داشتند.
رسول خوروش و طوفان زرد
سایت طوفان زرد از جمله سایت هایی است که من روزانه چند بار به آن سر میزنم و سر خط اخبار باشگاه را از آن دنبال می کنم. امیدوارم که مسیر خوبی که هم اکنون در پیش گرفته را ادامه دهد. حتما من هم عضو این سایت خواهم شد.