برای تیم گرفتن به کسی آویزان نمیشوم
عزیزی: سپاهان بخت اول قهرمانی است
خداد عزیزی ، در مورد ناگفته هایش در برنامه خندوانه و همچنین پیش بینی لیگ صحبت کرد.
شما اشاره کردید به دوران بازی من در تیم پاس تهران که همیشه میگفتم اگر فوتبالم تمام شود به زادگاهم مشهد برمیگردم و کاری در تهران ندارم. به عقیده من یک سری چیزها جزو خصوصیات اخلاقی یک نفر است و مثلا من در برنامه خندوانه گفتم که زمانی که بچه بودم چون پدرم کشاورز بود زمانی که از تمرین برمی گشتم و در یخچال را باز می کردم هیچ چیز نداشتیم تا جای که از فرط گشنگی، نان و پیاز و نان و رب میخوردم. بعد یک عده که نمیدانم چه فکری میکنند، به پدرم گفتهاند که چرا خداداد در برنامهای پربیننده چنین حرفهایی را زده است؟ جالب اینکه پدرم هم جواب من را به آنها داده و گفته خداداد حقیقت را گفته است. من نمیدانم که چرا فکر میکنند با این حرفها من شأن خودم را پایین آوردهام. خوب وقتی من نان و پیاز میخوردم نمیتوانم آن را انکار کنم. این گذشته من است و نمیتوانم آن را پاک کنم. نمیتوانم دروغ بگویم که ما از بچگی سرمایهدار بودیم. از شش سالگی ششلیک میخوردم و یا وقتی دندان نداشتم آب کباب به من میدادند!(میخندد)گذشته آدمها بخشی از زندگی آنها است.
برای تیم گرفتن به کسی آویزان نمیشوم
من معتقدم که هر کاری بکنی به خودت برمیگردد. یعنی عین همان احترامی را که من به پدرم میگذاشتم الان که دو دختر و پسرم دارم همانطور با من رفتار میکنند و جانشان برای من در میرود. یکی از دلایل موفقیت من احترام به پدر و مادر و دعای خیر آنها بود. من هیچوقت اصالت خودم را فراموش نکردم که از کجا آمدهام و برای رسیدم به مقاصدم هم به کسی آویزان نشدم. فکر میکنید که به من تیم نمیدهند. من هم میتوانم کاری کنم که به من تیم بدهند و برای تیمداری کانال بزنم. ولی اعتقاد دارم که اگر بخواهم در باشگاهی مربیگری کنم باید از لحاظ فنی و مدیریت تیمی من را قبول داشته باشند. نه بخاطر اینکه با چون با کسی بیزینس یا رفتوآمد خانوادگی دارم و به او پول قرض میدهم ،پس میتوانم تیمداری کنم. واقعا دوست ندارم اینطوری تیم داشته باشم. من ابدا یک سری اصول را در زندگیام چه خانوادگی چه ورزشی و چه فوتبالی رعایت کردم هنوز هم به آنها پایبند هستم. شاید هم بخاطر این طرز فکر ضرر کرده باشم ولی این چهارچوبها من است و مثل اعتقادات مذهبی و دینی متعلق به من است.
چرا فدراسیون برای ارتقای دانش مربیان هزینه نمیکند؟
من هم قبول دارم که خیلی خوب است که مربیان لیگ دانش فنی و فوتبالی خودشان را به روز کنند. اما این کسانی که دم از به روز شدن فوتبال ایران و ارتقاء سطح مربیان میزنند یک سوال دارم چرا نمیآیند یک دوره کلاس مربیگری بگذارند. برای اردوی آفریقای تیمملی طبق آمار من ۹۰ ویزا گرفتند درحالیکه اگر بازیکنان را ۲۵ نفر و همراهان آنها را ۱۵ نفر حساب کنیم بیش از ۵۰ نفر اضافه هزینه شده است.اگر فدراسیون نگران دانش فوتبالی مربیان لیگ بود در آنها را هم همراه تیم میبردند؟ چه اشکالی داشت اگر برای اهالی فوتبال خرج میکردند.
از فوتبال آلمان و آمریکا فرار کردم
به نظر من حتی مدرک مربیگری A هم خیلی اهمیت ندارد چون شما ببینید در فوتبال ما بالغ بر ۲هزار نفر مدرک A دارند. مگر ما چقدر فوتبالیست و باشگاه داریم که بخواهیم این همه مربی داشته باشیم. در خود مشهد حدود ۴۰۰ مربی با مدرک مربیگری A وجود دارد و فقط ۵۰ تیم داریم. خود من ۸ سال پیش مدرک A آسیایم را گرفتم و دارم فکر میکنم خیلی مدرک مربیگری در گرفتن تیم در ایران تاثیرگذار نباشد. اینکه از من می پرسید چرا مثل مهدویکیا یا بقیه از اروپا کار مربیگری ام را شروع نمی کنم باید بگویم که من اصلا نمی توانم بیرون از ایران زندگی کنم. اگر بروم پدرم را چکار کنم من اینجا به خانواده، خواهر و برادر و خاکم وابستگی دارم. من ۳ سال در آلمان بودم و یک سال در آمریکا ولی از آنجاها فرار کردم. تازه آن موقع من را با سلام و صلوات و حقوق آنچنانی به این تیم ها دعوت کردند و تروخشکم می کردند. الان هم دیگر ستاره نیستم، ضمن اینکه باید بی خیال خیلی چیزها در ایران بشوم.
می خواستم برای مربیگری به تاجیکستان بروم
البته چند سال پیش پیشنهادی برای مربیگری در لیگ تاجیکستان داشتم کلی با خودم سبک و سنگین کردم که اگر به آنجا بروم تا مشهد فقط ۲ ساعت فاصله است و می توانم هر وقت خواستم به پدرم سر بزنم و یا او و خانواده ام به آنجا بیایند. من اگر خیلی شاهکار کنم حتی برای مسافرت خارج از ایران تنها یک هفته دوام بیاورم مگر اینکه جایی که دیگر فکرهایم را کرده باشم و به مسوولین باشگاه تعهد بدهم. اتفاقا همین سوال شما را رامبد جوان در برنامه اش از من کرد. هر چند که خیلی از حرف های من در خندوانه پخش نشد.
نوسترآداموس هم نمی تواند لیگ ایران را پیشبینی کند
در مورد لیگ ایران صحبت می کنیم باید بگویم فوتبال ایران همین است. تیمی مثل راهآهن بعد از لیگ یک بار اوت شد، یک دفعه به لیگ یک سقوط کرد و ناگهان رای تغییر کرد و یک هفته مانده به رقابت ها لیگبرتری شد ولی این تیم با ۱۰ روز بدنسازی توانست با فولاد مدعی به تساوی ۲ ـ ۲ برسد. من البته نمی خواهم از ارزش های راهآهن و مخصوصا مربی سابق خودم آقای کاظمی که ارادت ویژه ای به ایشان دارم، کم کنم ولی این مساله واقعا عجیب است که یک تیم بدون تمرینات بدنسازی وارد لیگ شود یا اینکه در اولین بازی لیگبرتر باشگاه هزینه سفر را نتواند پرداخت کند. از همه جالب تر فقط در ایران اتفاق می افتد که باشگاهی ۵۰ میلیارد تومان بدهی داشته باشد، باز هم قرارداد ببندد و در لیگ حاضر شود. در این لیگ هیچ نمی توانی بفهمی که چه کسی می تواند قهرمان شود، حتی نوسترآداموس هم نمی تواند لیگ را پیشبینی کند.
سپاهان بخت اول قهرمانی
البته من همیشه سپاهان را یکی از بخت های قهرمانی می دانم چرا چون مشکل تیمی و مدیریتی ندارد و جزو معدود تیم هایی است که به صورت حرفه ای کار می کند. زمین اختصاصی، تمرین ها و همه برنامه هایش به موقع است. من چند بازی لیگ را هم تماشا کرده ام به عنوان شروع لیگ باید بگویم که هیچ ستاره ای ندیده ام. البته بازیکنانی مثل طارمی و سروش رفیعی خیلی خوب هستند ولی یک پدیده و یا ستاره ای که بتواند بازی ها را تغییر بدهد واقعا در لیگ حضور ندارد.