هر سه شنبه با یاد او...
باشهدای دیار سپاهان: شهید محمد جعفر نصراصفهانی
در جایی که همواره اخبار ورزشی و تیتر های پر تب و تاب آن، همه ما را به سوی خود سوق می داد؛ تصمیم گرفتیم هر هفته تیتری بزنیم از قهرمان ها، قهرمان های واقعی دیار سپاهان؛ پس برآن شدیم تا هر سه شنبه با بیان برگی از زندگینامه چند شهید، فضای مجازی هواداران طلایی را عطر آگین کنیم
شهید محمد جعفر نصراصفهانی، درروز دهم شهریورماه 1339در «محله منارجنبان» در اصفهان بدنیا آمد.پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت وتحصیلات خود را تا اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضی در اصفهان ادامه داد.
در بهمن ماه 1357 و اوج گیری قیامهای مردمی در دبیرستان تحصیل می نمود و در مبارزه علیه رژیم حاکم با فعالیت هایی ازقبیل پخش اعلامیه امام (ره) به همراه دوستانش شرکت میکرد.
پس از اخذ دیپلم متوسطه در روز پانزدهم بهمن ماه 1358 به خدمت سربازی اعزام و پس از طی دوره آموزشی اولیه در مرکز آموزشی بیرجند به گروه 44 توپخانه اصفهان منتقل گردید.
درگروه 44 باتوجه به روحیه مذهبی و انقلابی که داشت در فعالیت های انجمن اسلامی مرکزآموزش توپخانه شرکت و در این فعالیت با سرگرد صیاد شیرازی و دیگرافسرانی که با ایشان همکاری می کردند آشنایی پیداکرد.
با شروع جنگ در سال 1359،در همان ماه های اول به اتفاق چند نفر دیگر داوطلبانه تقاضای اعزام به جبهه نمود ودر روزهای اول حضور در منطقه عملیاتی سوسنگرد مجروح و به بیمارستان منتقل گردید.
در مهرماه سال 1360با انتصاب سرهنگ صیادشیرازی به فرماندهی نزاجا، دردفتر ایشان خدمت خود را ادامه داد.
بعد از گذراندن 18 ماه خدمت دوره ضرورت و شش ماه خدمت احتیاط در تاریخ 15/11/ 1360خدمت وی به پایان رسید، اما همچنان داوطلبانه به خدمت خود در دفتر فرماندهی نزاجا ادامه داد و در همین زمان با وساطت یکی ازافسران همکار با انتخاب یک همسر از خانواده ای متدین، ازدواج نمود.
به توصیه تیمسار صیاد شیرازی و همکاران نزدیک ایشان خدمت در ارتش را به عنوان شغل دایم خودانتخاب و در سال 1361 وارد دانشکده افسری گردید.
در طول دوره دانشکده جوانی کاردان، باهوش و بینش مذهبی و سیاسی و با اخلاق بود.
در زمان جنگ با اینکه مرکز توپخانه در اصفهان بود، اما وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر 28پیاده سنندج که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطره ترین یگانها بود انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول بهخدمت گردید.
در سال 1367 در یک عملیات رزمی درمنطقه مریوان و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت جبهه منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی دشمن بعثی آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود.
وی از سال 67 13تا 1373 در مشاغل زیر خدمتنمود:
بازرسی لشگر 28 سنندج – دوره عالی پیاده در شیراز.
فرمانده گروهاندانشجویان در دانشکده افسری.
قرارگاه شمال غرب نزاجا.
بازرسی نزاجا
فرمانده گردان تکاور تیپ 45 تکاور.
سال 1373 با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوانفرمانده تیپ 1 لشگر 23 انتصاب و خدمت نمود.
سال 1374 بعنوان فرمانده تیپ 1 لشگر 77 پیاده ثامن الائمه (ع)
در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی ازناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود.
نحوه شهادت
در سال 1375 حال عمومی وی به واسطه مجروحیت و آلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد ازمدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز 19 آبان ماه سال 1375 روح ملکوتی اش به لقاءالله و به خیل عظیم شهدا و مجاهدان راه اسلام پیوست.