باشهدای دیار سپاهان: شهید حسن قربانی سینی
در جایی که همواره اخبار ورزشی و تیتر های پر تب و تاب آن، همه ما را به سوی خود سوق می داد؛ تصمیم گرفتیم هر هفته تیتری بزنیم از قهرمان ها، قهرمان های واقعی دیار سپاهان؛ پس برآن شدیم تا هر سه شنبه با بیان برگی از زندگینامه چند شهید، فضای مجازی هواداران طلایی را عطر آگین کنیم
سردار شهید حسن قربانی سینی
فرمانده گردان حضرت ابوالفضل لشکر 14 امام حسین
سردار شهید حسن قربانی سینی، فرزند علی ، در هشتم مرداد ماه سال 1341 در محله گودضرابی زینبیه اصفهان در خانواده ی مومن و مذهبی به دنیا آمد. شهید قربانی در سال 1350 وارد مدرسه صغیر اصفهانی شد و در سال 1359 دوره راهنمایی را به پایان رسانید. از همان دوران راهنمایی که انقلاب شروع شد در تمام راه پیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد و اعلامیه های امام را بین مردم پخش می نمود. بهدنبال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن کرد و برای مبارزه با ضدانقلاب به استان کردستان عزیمت کرد. در پی تجاوز ناجوانمردانه دشمن بعثی به مرزهای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، حسن نیز همچون خیل سربازان جانبرکف سپاه روحالله (ره) عازم جبهههای پیکار حق علیه باطل گردید. شهید قربانی در طول سالهای حضور در جبهههای نور؛ مسئولیتهای بیشماری نظیر جانشینی گردان امام جعفر صادق (ع)، فرماندهی گردان خطشکن امام سجاد (ع)، فرماندهی گردان امام حسن مجتبی (ع) و فرماندهی گردان حضرت ابوالفضل (ع) را پذیرفت. سردار قربانی در عملیاتهای بیتالمقدس، خیبر، رمضان، ضربت ذوالفقار، طریقالقدس، فتحالمبین، محرم، والفجر ۴ و والفجر ۸ حماسهها آفرید تا اینکه بعد از عروج عاشقانه شهید شعربافچی، مسئولیت سازماندهی مجدد گردان حضرت ابوالفضل (ع) را به او واگذار کردند و گردان حضرت ابوالفضل (ع) طبق صلاحدید فرماندهی لشکر، در مرحله دوم عملیات والفجر ۸ وارد عمل شد. این گردان توانست دلاورمردانه در مقابل دشمن ایستادگی کند بهطوریکه حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در خطبههای نمازجمعه از عملکرد آنان تقدیر بهعمل آورد. حسن در سال ۱۳۶۲ش ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. گفتنی است؛ محمدجواد قربانی برادر ارجمند سردار قربانی نیز در عملیات والفجر ۴ به شهادت رسید. روایت یکی از همرزمان شهید از رشادتهای ایشان در میادین نبرد، شنیدنی است: «گردان حضرت ابوالفضل (ع) برای شرکت در مرحله دوم عملیات والفجر ۸ آماده میشد، قربانی مسئولیت گردان را بر عهده داشت. بچهها به صف ایستادند. در مقابلشان، گارد ریاستجمهوری عراق قرار داشت. با فرمان قربانی، نیروها گارد را محاصره کردند و بخشی از منطقه را به خرمنی از آتش تبدیل ساختند. جنگ تن به تن آغاز شد و حتی بعضی از رزمندهها یکتنه در مقابل تانکها ایستادند. بچهها چند شبانهروز جنگیدند. با پایان یافتن بخشی از عملیات، حاج حسین با خوشحالی حسن را در آغوش گرفت. برای اهل دنیا باورش سخت بود. اما این عنایت حقتعالی و دست یاری صاحبالزمان (عج) بود که بچههای یک گردان پیروزمندانه از نبرد با گارد ریاستجمهوری عراق بیرون بیایند. سالها بعد، رهپویان راه حق، گوشهای از وقایع این نبرد را در کتاب «نبرد فاو» به کلمه آوردند...
با فرارسیدن روز بیست و دوم شهریورماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، ملائک به زمین آمدند. عزاداران اباعبدالله (ع) در شب تاسوعا فریاد واویلتا سر میدادند که سردار شهید حسن قربانی در سن بیست و سه سالگی به جمع عاشورائیان تاریخ پیوست. شهید قربانی که جهت تهیه مقداری از وسایل مانند ماشین تایپ، پرچم، موتور برقی و لوازم عزاداری و مداحی به اصفهان آمده بود در موقع برگشت به جبهه در نزدیکی اهواز ماشین آنها دچار نقص شد و چپ کرد و در شب تاسوعا به شهادت رسید. خبر شهادت سردار سرفراز سپاه اسلام، حسن قربانی را صبح روز تاسوعا، فرمانده بزرگ حاج حسین خرازی به خانوادهاش داد. پیکر مطهرش را در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپردند...