5 میلیارد چند صفر دارد؟


این روزها همه درباره فردی صحبت میکنند که قرار است پول غرامت باشگاه عجمان و همین طور مبلغ قرارداد محمدرضا خلعتبری با پرسپولیس را بدهد. پولی که تقریبا 5 میلیارد تومان میشود و با آن میتوان کارهای بزرگ کرد. اگرچه میدانیم همین پول کلان هم در نظر برخی آدمها پول خرد است. آدمهایی که مدتهاست خودروی یک میلیاردی را هم «ماشین ارزان قیمت» محسوب میکنند.
در اینکه خلعتبری نباید در لیگی بازی کند که نام جعلی روی خود گذاشته، اصلا حرفی نداریم. لیگی با کیفیتی بسیار پایین و فوتبالی که اصلا در آسیا به حساب نمیآید. بدون تردید بازیکنان ما اگر در این سالها این لیگ را انتخاب کردهاند همواره برای پول بوده و خیلی از آنها این لیگ را به قیمت حذف از تیم ملی پذیرفتهاند و بعد از بازی در این لیگ، آنقدر کیفیت فوتبالشان سقوط کرده که دیگر به درد تیم ملی نمیخوردند. با این حال نمیدانیم چرا این اتفاق افتاد و خلعتبری با عجمان قرارداد بست... و اصلا نمیدانیم که چرا زمینههای حضور کاپیتان تیم ملی ایران در امارات فراهم شد که اگر این گونه میشد و نکونام در آن لیگ حضور پیدا میکرد، دیگر سرمان را هم نمیتوانستیم بالا بگیریم.
حالا حرف بر سر این است که فردی پیدا شده که این پول را میدهد تا بازیکن ملیپوش فوتبال ایران به کشورمان برگردد. این اتفاق (پشت کردن ملیپوش ایرانی به لیگ بی کیفیت امارات با آن نام جعلیاش) اتفاقی مبارک است؛ اما چرا حالا؟ کاش اصلا این قرارداد بسته نمیشد و این بازیکن، لیگ امارات را نمیدید. در روزگاری که به دلیل بیتدبیریهای چند سال اخیر، مردم با فقر دست و پنجه نرم میکنند و بسیاری از خانوادههای ایرانی حتی از پس خرید میوه هم برنمیآیند (چه رسد به گوشت)، برای خیلی از مردم، هضم معادله 5 میلیاردی بسیار دشوار است.
آنچه این روزها درباره آن حرف زده میشود، پولی است که میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. این پول باید برای یک تصمیم غلط داده شود تا گرههایی که میشد با دست باز کرد را با دندان باز کنیم. بازگشت خلعتبری خوب است؛ اما این پول همچنان سوالی میشود در گوشه ذهن بسیاری از مردم ایران. بخش قابل توجهی که بدهی یک میلیون تومانی، بزرگترین غم زندگیشان است. افرادی که برای بدهی 2 میلیون تومانی به زندان افتادهاند. مردمی که برای گرفتن یارانه 45 هزار تومانی در صف طولانی عابربانکها میایستند و میگویند به آن «نیاز» دارند.